سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یامعین الضعفاء
 
لوگوی همسنگران
طراح قالب
معببر سایبری فندرسک

ماجرای تنبیه شدن آیت الله بهاءالدینی

آیت الله بهاءالدینی
مادرم را چنان ناراحت و آشفته خاطر دیدم که ناگهان به سوی من آمد و گفت: چرا این قدر دیر کردی؟! از ناراحتی و نگرانی تا الان نخوابیده ام.

ماجرای تنبیه شدن آیت الله بهاءالدینی به دلیل بداخلاقی با مادر

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی یاسین به نقل از خبرگزاری برنا، حضرت آیت الله بهاء الدینی درباره نحوه کسب علم و درس خواندن واقعه‌ای را تعریف کرده‌اند که تاثیر بسیاری در زندگی‌شان  داشته است: 

 بنده چهار سال مدام مشغول تفکر بودم؛ تا این که دریچه‌ای به رویم باز شد و در موضوعی ده سال به فکر و تعمق اشتغال داشتم و سرانجام به نتیجه رسیدم. اگر تفکر در زندگی انسان باشد، عبادات انسان عمق بیشتری می یابد و حال معنوی بهتری خواهد داشت. 

فکر است که بیداری صبحگاهی آدمی را عظمت می‌بخشد و به تهجد و عبادات او بها می‌دهد. باید قبل از اذان صبح بیدار شویم و مدتی فکر کنیم، تا آثار معجزه آسای تفکر را دریابیم. 

 اگر جای خلوت و مکانی مقدس را انتخاب کنیم، برکات بیشتری خواهد داشت. بنده اغلب جاهایی که می‌خواستم بروم پیاده می‌رفتم و راههای خلوت را انتخاب می‌کردم، تا بتوانم بهتر و بیشتر به فکر خود ادامه دهم.گاهی مسیری سی کیلومتر بود، اما خسته نمی‌شدم؛ زیرا همیشه مشغول به تفکر و تعمق بودم. 

بارها پیاده به مسجد جمکران می رفتم، تا بهتر بتوانم چیزهایی را به دست آورم و فکر کنم. باید بدانیم که فکور بودن، نقش ارزشمندی در رسیدن به مقامات معنوی دارد.

بسیاری از معضلات فکری و مشکلات علمی انسان حل می‌شود، مسائلی همچون حاکمیت خدای متعال بر هستی، مقام و ارزش معصومین علیهم السلام و نقش آنان در جهان و عالم تکوین، عظمت قدرت الهی و ضعف خرد بشری و قدرتهای ظاهری در مقابل پرودگار متعال و ... .»

ایشان درباره عاقبت بداخلاقی با والدین نیز خاطره‌ای تعریف کرده‌اند و گفته‌اند: در ماه مبارک رمضان، علاوه بر کارهای روزانه، گاهی ساعتی نزد مادرم می ماندم و پس از صرف افطار به ادامه درس و بحث و مطالعه می‌پرداختم.

شبی دیر وقت به خانه برگشتم، به طوری که یک ساعت بیشتر به اذان صبح نمانده بود!هنگامی که وارد خانه شدم، مادرم را چنان ناراحت و آشفته خاطر دیدم که ناگهان به سوی من آمد و گفت: چرا این قدر دیر کردی؟! از ناراحتی و نگرانی تا الان نخوابیده ام.

و بنده با غرور جوانی ای که داشتم، به جای اظهار محبت و عذرخواهی از ایشان گفتم: بی خود نخوابیده اید، می خواستید بخوابید.اما چندی نگذشت که چوب این برخورد غلط را خوردم. هر چند آن شب در پی کار خوب و پسندیده بودم، ولی به خاطر پایمال کردن حقوق دیگران و اذیت پدر و مادر تنبیه شدم.

 

 

منبع : پایگاه اطلاع رسانی یاسین



[ چهارشنبه 90/12/3 ] [ 9:33 صبح ] [ فولادپور ]

ثمرات دستیابی به حالت توبه

آیت الله العظمی مظاهری
توبه، با تبدیل سیئات به حسنات، «هویّت حیوانی» و زشت را که در اثر ارتکاب گناه برای آدمی پدید آمده است، به «هویّت انسانی» و نیکو تبدیل می‌کند و در واقع شخصیّت او را تغییر می‌دهد.

 

شدّت مغفرت و رحمت پروردگار مهربان به بندگان خویش، تا حدّی است که علاوه بر بخشش گناهان و برخورداری از نعمت بهشت، اعمال زشت و معصیت‌های انسان، پس از توبه، به حسنات مبدّل می‌گردد و به صورت اعمال صالح، برای او مجسّم می‌شود:

« وَ الَّذینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَ لا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتی‏ حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ لا یَزْنُونَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ یَلْقَ أَثاماً، یُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ یَخْلُدْ فیهِ مُهاناً، إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیما»[1]

و آنان که معبود دیگرى با خداوند نمى‏خوانند، و نفسى را که خدا محترم و مصون داشته، جز به حق نمى‏کشند، و زنا نمى‏کنند، و کسى که چنین کند به کیفرى  برخورد نماید، عذاب او در روز قیامت دو برابر شود و در آن عذاب همیشه به خوارى بماند، مگر کسانى که توبه کنند و ایمان آورند و عمل شایسته نمایند، پس آنهایند که خداوند گناهانشان را تبدیل به نیکى‏ها مى‏‌کند و همواره خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است. 

این آیه شریفه، محو تجسّم عمل در آخرت را نیز آشکار می‌سازد. یعنی به بندگان می‌فهماند که اگر به توبه و انابه روی آورند و به سوی خداوند متعال باز گردند، عذاب الهی و دیگر آثار اخرویِ گناهان، محو و نابود می‌شود و افزون بر این، آثار سوء گناهان به آثار نیک محسّنات تبدیل می‌شود. 

لعان

برخی از علماء دین و نیز برخی از فلاسفه، قائل به «لعان» هستند؛ یعنی بر این باورند که تجسّم اعمال بد انسان نابود نمی‌شود، بلکه حق‌تعالی بین شخص گنه‌کار و اثر گناه و تجسّم اعمال او، فاصله می‌اندازد.

بر اساس این اعتقاد، گناه و آثار آن نابود و محو نمی‌شود، بلکه موجود است و هیچ‌گاه معدوم نخواهد شد و پروردگار متعال از روی تفضّل، گناه را می‌آمرزد. یعنی تجسّم اعمال و رفتار ناپسند آدمی، پس از توبه بایگانی می‌شود و گناه‌کار از آن پس، آثار گناه خود را احساس نمی‌کند.

 در روز قیامت نیز با تجسّم اعمال بد، رسوا نمی‌شود و آن اعمال در پرونده او محاسبه نمی‌گردد. در واقع، طبق این نظریه، پرونده اعمال بد و تجسّم آن اعمال، پس از توبه وجود دارد، ولی بایگانی می‌شود و اثری ندارد.

استاد بزرگوار ما حضرت امام خمینی! می‌فرمودند: امر توبه بالاتر از «لعان» است. و اگر کسی از گناهان گذشته خود توبه کند، پرونده آن گناهان صرفاً مختومه و بایگانی نمی‌شود، بلکه نابود می‌گردد.

آیه شریفه قرآن کریم نیز مؤیّد همین واقعیّت است؛ آنجا که می‌فرماید:

«...یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ»[2]

یعنی اعمال بد کسی که توبه کرده است، در اعمال نیکو و شایسته، بروز و ظهور می‌یابد. به عبارت روشن‌تر، توبه، علاوه بر اینکه محو کننده و نابود کننده آثار گناهان گذشته است، موجب گشایش یک پرونده درخشان و نورانی در زندگی آینده آدمی است. پرونده‌ای که در صفحه اول آن، ثواب توبه، که بالاترین و برترین عبادات و فضائل است، ثبت شده و در دنیا و آخرت درخشندگی دارد.

بنابراین، توبه، با تبدیل سیئات به حسنات، «هویّت حیوانی» و زشت را که در اثر ارتکاب گناه برای آدمی پدید آمده است، به «هویّت انسانی» و نیکو تبدیل می‌کند و در واقع شخصیّت او را تغییر می‌دهد.

اگر اهل معرفت و کسانی که مسیر تقرّب به سوی پروردگار رحمان را می‌پیمایند، پاداشی به جز گشایش صفحه نورانی در پرونده زندگی خود و تغییر هویّت و شخصیت درونی خویش، نمی‌یافتند، بس بود که قدم در راه سیر و سلوک گذارند و از منزل اوّل که منزل «توجّه» است به منزل دوّم یعنی منزل نورانی «توبه» برسند. به‌راستی منزل توبه، منزل درخشانی است و راه پر فراز و نشیب سالک را هموار می‌سازد.

 

 

پی نوشت ها :

1. فرقان / 70- 68

2. فرقان / 70

منبع : پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی مظاهری

 



[ چهارشنبه 90/12/3 ] [ 9:32 صبح ] [ فولادپور ]

بهانه ای نو ، برای صدقه دادن...

آیت الله بهجت فرمودند: برای انقلاب و جمهوری اسلامی و سلامت این مملکت دعا کنیم . صدقه بدهیم و قربانی کنیم . که البته شاید هیچ کدام ما به این نیت تا به امروز نه صدقه داده باشیم و نه قربانی کرده باشیم  

 

مایشگاه مطبوعات امسال ،‌کتابهای خوبی داشت . یکی از این کتاب ها ، کتاب ” زمزم عرفان ” چاپ نشر دارالحدیث بود که حاوی خاطرات و نوشته هایی از آیت الله محمد محمدی نیک معروف به ری شهری ، درباره ی عارف بزرگوار و سالک الی الله مرحوم آیت الله العظمی بهجت بود . نوشته هایی که همه اش خواندنی است و پیشنهاد می کنم این کتاب حداقل یکبار بخوانید . در این کتاب خاطره ای از ایشان نقل شده است که در جای خود برای همه ی ما حزب اللهی ها ، هم درس دارد و هم جای تأمل .

ایشان طی خاطره ای از آیت الله بهجت در سال 86 به نقل از ایشان بیان می کنند که ایشان فرمودند برای انقلاب و جمهوری اسلامی و سلامت این مملکت دعا کنیم . صدقه بدهیم و قربانی کنیم . که البته شاید هیچ کدام ما به این نیت تا به امروز نه صدقه داده باشیم و نه قربانی کرده باشیم .نهایتش خیلی با معرفت باشیم برای سلامتی امام زمان صدقه داده باشیم.

آیت الله بهجت - بهجت - نظام اسلامی - زمزم عرفان - نشر دارالحدیث -ری شهری - آیت الله محمد محمدی نیک - امام خمینی - امام خامنه ای - خامنه ای - خمینی - پوستر آیت الله بهجت - پوستر آیت الله خامنه ای - پوستر امام خمینی- پوستر  بهجت -صدقه - قربانی -

برای مشاهده پوستر در ابعاد بزرگتر کلیک کنید

آیت الله ری شهری در این کتاب خوابی را به نقل از مرحوم آیت الله العظمی بهجت بیان می کنند که ایشان فرمودند  :

آقای خمینی را در خواب دیدم که جلوی من نشسته بود، ولی کسالت داشتند. این بدان معنا است که نهضت ایشان تاکنون بوده، ولی دچار مشکل می‌شود.(اشاره به فتنه 88) برای پیشگیری از آسیب دیدن نهضت ، به آقای خامنه ای پیغام دادم که من برای پیشگیری از آسیب ها اقداماتی انجام داده‌ام ؛ لکن خود شما هم باید کارهایی را انجام دهید .نمی دانم انجام دادند یا نه. بعدا ایشان آقای حجازی ( مسئول دفتر ) را فرستاد و از من در این زمینه توضیح خواست.

وقتی آیت الله بهجت حرفشان به اینجا می رسد خطاب به آقای ری شهری می فرمایند : شما هم باید کاری بکنید .

آقای ری شهری عرضه می دارند : مگر غیر از دعا و ذکر چه می توان کرد و چه چیزی از دست ما بر می آید ؟

برادر عزیزم !

خواهر خوبم !

آقای وزیر !

خانم مسئول !

این جمله ی حضرت آقای بهجت رحمت الله علیه برای همه ی دوستداران نظام اسلامی مان ،‌قابل توجه است . مِن جمله خود من و بعد هم شما !

ایشان می‌فرمایند: برای پیشگیری از آسیب دیدن نهضت ،‌قربانی و صدقه موثر است .

چه خوب است که همه ی ما آنقدر مقید باشیم که هر روز اگر برای سلامتی امام زمانمان صدقه میگذاریم ، در کنارش برای سلامت این نظام از شر دشمنان و اجانب ، که به تعبیر امام خمینی (ره) ” مقدمه ایست برای ظهور حضرت مهدی ارواحنا فداه ” نیز صدقه بگذاریم .

برای مطالعه ی دقیق و آکاهی از متن نوشته ها و نیز نقل دقیق تر ، به کتاب ” زمزم عرفان ” چاپ نشر دار الحدیث مراجعه فرمائید.

برای خرید پستی این کتاب نیز می توانید از اینجا اقدام نمائید .

 



[ دوشنبه 90/12/1 ] [ 7:40 عصر ] [ فولادپور ]

یک نماز صبحم قضا شد

آیت الله نخودکی
مرحوم حاج شیخ حسنعلى (رض) از دوازده تا پانزد سالگى ، تمام سال ، شبها را تا صبح بیدار مى ماندند و روزها همه روز، به جزء ایام محرمه ، با ترک حیوانى روزه مى گرفتند و از پانزده سالگى تا پایان عمر پر برکتش ، هر ساله سه ماه رجب و شعبان و رمضان و ایام البیض هر سال را صائم و روزه دار بودند و شب ها تا به صبح نمى آرمیدند.

 

 

احتمالا شما هم  شنیده اید که می گویند: حسنات الابرار سیئات المقربین. (کارهای نیک و حسنه خوبان، برای مقربین گناه به شمار می اید). منظور از این جمله این است: کسانی که مقرب دستگاه الهی می شوند باید از کارهایی اجتناب کنند که خوبان و انسانهای وارسته آن را انجام می دهند 

 البته این جمله بار منفی ندارد به بیان واضح تر یعنی کسانی که به خدا نزدیکترند حتی از کارهایی که برای ابرار خوب به شمار می رود هم اجتناب می کنند.

 این جمله می خواهد اهمیت احتراز از مشتبهات را برساند.

ممکن است کاری برای شخصی بد نباشد اما همان کار برای دیگری جلوه مناسبی نداشته باشد. چرا که جایگاه شخص دوم با شخص اول فرق می کند. جریان عرفان و شناخت خداوند متعال هم اینچنین است.

کسانی که در بزم الهی مقرب ترند باید بیشتر حواسشان را جمع کنند. خداوند متعال به هر بهانه ای که شده می خواهد آنها از یاد خدا غفلت نکنند و به کوچکترین مساله ای که شاید برای ما اهمیت نداشته باشد، ممکن است عقاب دنیوی داشته باشند.

در این نوشتار به برخی از این حکایات اشاره می کنیم.

یک نماز صبحم قضا شد. (مرحوم نخودکى)

حضرت على بن الحسین (علیه السلام) مى فرمایند: اگر آدمى ، یک اربعین به ریاضت پردازد، اما یک نماز صبح از او قضا شود، نتیجه آن اربعین ، هباء منثورا خواهد گردید.

 شیخ نخودکى فرمود: بدان که تمام عمر خود، تنها یک روز، نماز صبحم قضا شد. پسر بچه اى داشتم شب آن روز از دست رفت .

سحرگاه ، مرا گفتند که این رنج فقدان را به علت فوت نماز صبح ، مستحق شده اى . اینک اگر شبى ، تهجدم ترک گردد، صبح آن شب ، انتظار بلایى مى کشم (1) .

 سفارش مرحوم نخودکى به فرزندش

اول : آن که نمازهاى یومیه خویش را در اول وقت آن ها به جاى آورى .

دوم : آن که در انجام حوائج مردم ، هر قدر که مى توانى ، بکوشى و هرگز میندیش که فلان کار بزرگ از من ساخته نیست ، زیرا اگر بنده ى خدا در راه حق ، گامى بردارد، خداوند نیز او را یارى خواهد فرمود. در این جا عرضه داشتم : پدر جان ، گاه هست که سعى در رفع حاجت دیگران ، موجب رسوایى آدمى مى گردد.

فرمودند: چه بهتر که آبروى انسان در راه خدا بر زمین ریخته شود.

سوم : آن که سادات را بسیار گرامى و محترم شمارى و هر چه دارى ، در راه ایشان صرف و خرج کنى و از فقر و درویشى در این کار پروا مى نمایى . اگر تهى دست گشتى ، دیگر تو را وظیفه اى نیست .

چهارم : از تهجد و نماز شب غفلت مکن و تقوى و پرهیز پیشه ى خودساز.

پنچم : به آن مقدار تحصیل کن که از قید تقلید وارهى (2) .

 سجاده را به خاطر سیادت شما مى پذیرم (مرحوم نخودکى 

در سال 1314 هجرى یکى از سادات محترم مشهد براى ایشان (مرحوم نخودکى) سجاده اى و رخت خوابى هدیه فرستاد.

در جواب فرموده بودند: سجاده را به خاطر سیادت شما که رعایت حرمتش را بر خود واجب مى دانم مى پذیرم ولى به رخت خواب نیازم نیست زیرا که بیست و پنچ سال است که پشت و پهلو بر بستر استراحت ننهاده ام . آرى بندگان خدا این گونه عمل مى کردند و این چنین بود حال و رفتارشان (3) .

از یمن دعاى شب و ورد سحرى بود (مرحوم شیخ حسنعلى نخودکى)

مرحوم حاج شیخ حسنعلى (رض) از دوازده تا پانزد سالگى ، تمام سال ، شبها را تا صبح بیدار مى ماندند و روزها همه روز، به جزء ایام محرمه ، با ترک حیوانى روزه مى گرفتند و از پانزده سالگى تا پایان عمر پر برکتش ، هر ساله سه ماه رجب و شعبان و رمضان و ایام البیض هر سال را صائم و روزه دار بودند و شب ها تا به صبح نمى آرمیدند.

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ              از یمن دعاى شب و ورد سحرى بود(4)

رفع تنگى معیشت دو نفر (مرحوم نخودکى)

دو تن از کسبه ى بازار مشهد براى من تعریف کردند که : از تنگى معشیت سخت در مضیقه بودیم و براى رفع این گرفتارى ، به خدمت مرحوم شیخ حسنعلى اصفهانى شرفیاب شدیم . جماعتى در انتظار نوبت بودند و ما هم منتظر نشستیم . اما ناگهان ، حضرت شیخ ما دو تن را از میان آن گروه ، به نزد خود طلبیدند و به یکى از ما فرمودند:

تو باید کارى بکنى ولى نمى کنى و به دیگرى فرمود: تو کارى نباید بکنى ، انجام مى دهى ؛ بروید و به وظیفه خود عمل نمائید تا وضع شما اصلاح شود. اعتراف مى کنیم که یکى از ما نماز نمى گذارد و آن دیگر شراب مى نوشید. به توصیه حاج شیخ وظائف خود را مراعات کردیم و در اثر آن ، معشیت ما از تنگى به وسعت باز آمد.(5)

 

 

منابع:

1- نشان از بى نشان ها، ص 31.

2- نشان از بى نشان ها ص 31.

3- نشان از بى نشان ها، ص 24.

4- نشان از بى نشان ها، ص 16.

5- نشان از بى نشان ها، ص 57.

 



[ شنبه 90/11/29 ] [ 10:54 صبح ] [ فولادپور ]

مهدویت از دیدگاه آیت‌الله بهجت (ره)

آیت الله بهجت ره

 

بی‌تردید حضرت آیت‌الله العظمی محمدتقی بهجت (ره) که از مفاخر زندة تشیع است، برای بسیاری شناخته شده‌اند. ایشان که شیخ الفقهاء این عصرند از بزرگان اهل عرفان عملی نیز به شمار می‌آیند. 

شهادت  بزرگان معرفت چون میرزا علی آقای قاضی، امام خمینی، آیت‌الله بهاءالدینی و ... بر این مطلب صحّه نهاده و ده‌ها نقل کرامت عملاً ایشان را بین خاص و عام شهرة این مقامات نموده است. 

 لکن سلوک خاصّ ایشان؛ کم حرفی و فقدان تألیفات موجب شده که سخنانی از ایشان نقل و گاه به شکل گلچین چاپ شود که نوعاً فاقد نظمی منطقی و ارائة یک نظام منسجم به خواننده می‌باشد.  

نبودن چنین تقدیر نظام‌مندی از فرمایشات ایشان منجر شده گاه شایعاتی پیرامون موضوعات مختلفی از جمله مسائل پیرامون مهدویت در بین مردم رواج یابد و پس از مدتی انکار و تکذیب گردد.

 در این مقاله به دنبال دسته‌بندی و ارائه فرمایشات به ظاهر پراکندة معظمٌ له دربارة موضوع مهدویت هستیم. علی‌القاعده منابع اصلی ما نیز همان کتاب‌هایند لذا نمی‌توان ادعا کرد توانسته باشیم به همة ابعاد نظر ایشان دربارة این موضوع مهم دست یافته باشیم.

اما اهمیت مطلب از یک سو، و اهمیت، ارجمندی و وجاهت صاحبِ نظر از سوی دیگر ما را بر آن داشت تا همین اندک را هم دریغ نورزیم و آن را توشة راه نماییم. بدین منظور، مطالب را در چهار بخش مرتبط به هم تقدیم می‌داریم.

1. وضعیت امام غائب (عج)

آیت‌الله بهجت چونان سایر عالمان شیعی، امام را بزرگ‌ترین آیت حق، «آینه‌ای که تمام عالم را نشان می‌دهد»1، «ولیّ نعمت‌ها و مجرای رساندن فیض به ما»2 دانسته، دربارة امام عصر(ع) می‌فرمایند: «اهل‌بیت همه نور واحدند؛ لذا انسان به هر کدام متوسل شود از دیگری جواب می‌گیرد.  

البته مصالحی در کار است همچنان‌که حضرت رسول(ص) در پاسخ حاجات درخواست شده از ایشان، به حضرت امیر(ع) و آن حضرت به امام حسن(ع) تا امام زمان(ع) حواله داده‌اند.

 زیرا مجری امور در این زمان آن حضرت است؛3 نه فقط به لحاظ ظاهری بلکه به لحاظ ولایت باطنی نیز «نزدیک‌ترین ائمه به ما حضرت حجت(عج) می‌باشد».4

آیت‌الله بهجت به رغم اینکه آن حضرت را مالک کرة زمین و واسطة همة ارزاق و خیرات به ما ‌دانسته‌، اما دربارة وضعیت ایشان چنین می‌گوید:«چه مصائبی بر امام زمان(عج) ـ که مالک همة کرة زمین است و تمام امور به دست او انجام می‌گیرد ـ وارد می‌شود، و آن حضرت در چه حالی است و ما در چه حالی؟ او در زندان است و خوشی و راحتی ندارد و ما چقدر از این مطلب غافل‌ایم و توجّهی نداریم.»5 همچنین در جایی دیگر از دست‌بسته بودن امام سخن می‌گوید.

و مثال او را مثال ناقة صالح می‌خوانند. «ما از غم‌خوار، هادی، حامی و ناصر خود قدردانی و شکرگزاری نمی‌کنیم و واسطة خیر را پی می‌کنیم که: «فعقروها».6

پس به عکس آنچه برخی عوام تصور دارند، امام غائب، فارغ از ما، در نعمت و سرور و در باغی خوش آب و هوا منزل ندارد بلکه در صبری جان‌کاه روزگار می‌گذراند.

 حضرت غائب(عج) عجب صبری دارد با اینکه از تمام آنچه که ما می‌دانیم و نمی‌دانیم اطلاع دارد و از همة امور و مشکلات و گرفتاری‌های ما باخبر است...7.

 خدا عجب صبری به ولی‌عصر(ع) داده که هزار سال است می‌بیند بر سر مسلمانان چه بلاهایی می‌آید و چه بلاهایی خود مسلمانان بر سر هم می‌آورند، و همه را تحمل می‌کند.8 

2. وضعیت مأمومان در غیبت 

از نظر آیت‌الله بهجت، همه شیعیان فرزندان فاطمه(س)اند9 اما این مأمومین امام غائب دارای دو وضعیت‌اند: وضعیت بالقوه آنها که همان دارایی‌ها و امکانات آنهاست.

در کلمات ایشان دو چیز گنج و کنز عالی است:

الف ـ میراث علمی ائمه اطهار(ع) : ایشان در معرفی این گنجینة مهم می‌فرماید: «این همه ودایع، کتب، مخازن علم، روایات، و ادعیه در اختیار ما گذاشته‌اند به گونه‌ای که اگر کسی بخواهد امامی را حاضر بیابد، یا صدایش را از نوار گوش دهد، یا در خدمتش باشد تا مطالب آنان را استماع کند ـ نه اینکه خود در محضر آنان صحبت کند ـ بهتر از اینها را پیدا نمی‌کند. همه چیز در دسترس ما است ولی حالمان مانند حال کسانی است که هیچ ندارند.»10

ب ـ استمرار فیض امام(ع): گنج دیگر شیعیان، داشتن امام حیّ و استمرار فیض او است که به لحاظ عملی هم‌اکنون هم شیعیان می‌توانند از او بهره ببرند.  

آیت‌الله بهجت در پاسخ به سؤالی که از ایشان شده بود: چرا ما باید از عترت محروم باشیم؟ پاسخ دادند: «چه کسی گفته از فیوضات آنان محروم‌ایم؟ ما به اختیار محروم‌ایم! همچنین: «نور الامام فی قلوب المؤمنین انور من الشمس المضیئه بالنهار» منتها دنبال کردن و طلب می‌خواهد.

در زمان غیبت هم عنایات و الطاف امام زمان(عج) نسبت به محبان و شیعیان‌اش زیاد دیده شده است باب لقاء و حضور کاملاً مسدود نیست، بلکه اصل رؤیت جسمانی را هم نمی‌شود انکار کرد.»11

در نظر ایشان اساساً امام(ع) از نظر ظالمان محجوب است نه عارفان: حضرت از اعین الظالمین محجوب است: «المحجوب عن اعین الظالمین» اما کسانی که نه ظالم‌اند، نه رفیق ظالم‌ و نه با ظالمان معاشر، آن حضرت از دید آنان محجوب نیستند».12اما این وضعیت بالقوه شیعه و امکانات اوست.

 وضعیت بالفعل و موجود مأمومین در نظر ایشان پست و ناچیز است: «مسلمانان زعیمی ندارند که در زیر لواء و پرچم او قرار گیرند زیرا سنّیان که اصلاً قائل به زعیم و امام نیستند و شیعه هر چند اعتقاد به امام دارد ولی در عمل و وضعیت مانند سنّیان هستند و با آن فرقی ندارند!»13

در واقع یک تشیع اسمی است. از این‌رو انذار می‌دهند: «اگر امام زمان هم بیاید با او همان معامله را می‌کنیم که با آبای طاهرینش کردیم! آیا می‌شود امام زمان(ع) چهار صد میلیون [تعداد شیعیان] یاور داشته باشد و ظهور نکند؟14

اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بندگانی هستند که علم و صوابشان مُطَّرِد است یعنی با داشتن مقام عصمت، نه خطا می‌کنند و نه خطیئه و امام زمان(عج) عین‌الله الناظرة و اذنه السامعه و لسانه الناطق و یده الباسطة (چشم بینا، گوش شنوا، زبان گویا و دست گشادة خداوند) است و از اقوال، افعال، افکار و نیّات ما اطلاع دارد، مع ذلک گویا ما ائمه و به خصوص امام زمان(عج) را حاضر و ناظر نمی‌دانیم بلکه گویا مانند عامّه اصلاً زنده نمی‌دانیم و به کلّی از آن حضرت غافل هستیم.»15یعنی با وجود در اختیار داشتن میراث علمی آنها مثل کسانی هستیم که هیچ ندارند و نسبت به فیوضات معنوی آنها نیز مثل کسانی هستیم که اصلاً امام را متولد شده نمی‌دانند!

3. اسباب غیبت امام(ع)

نکتة در خور توجّه در کلمات ایشان این است که ایشان چنین غیبتی را بی‌سابقه می‌دانند:

امیدوارم خداوند برای یک مشت شیعة مظلوم ، صاحبشان را برساند.

زیرا در عالم چنین سابقه‌ای نداشته و ندارد که رئیس و رهبری از مریدان و لشکرش این‌قدر غیبت طولانی داشته باشد! چه باید گفت؟ معلوم نیست تا کی! در تمام امّت‌های گذشته غیبت مقدّر شده است ولی در هیچ امّتی چنین غیبتی با وقت نامعلوم غیرمقدّر اتفاق نیفتاده است.»16 

بر این اساس از آنچه گذشت می‌توان حدس زد عامل اصلی غیبت نزد ایشان چیست؟ آیت الله بهجت، اصلی‌ترین مسبّب غیبت را خود مردم می‌بینند؛ گذشتگان به نوعی و موجودین به نوعی دیگر؛

 «سبب غیبت امام زمان(ع) خود ما هستیم زیرا دستمان به او نمی‌رسد وگرنه در میان ما بیاید و حاضر شود چه کسی او را می‌کشد؟ آیا جنّیان آن حضرت را می‌کشند یا قاتل او انسان است؟ ما از پیش در طول تاریخ ائمه امتحان خود را پس داده‌ایم که آیا از امام تحفّظ و اطاعت می‌کنیم و یا اینکه او را به قتل می‌رسانیم؟!»17

ایشان از عدم قدردانی و شکرگذاری مردم نسبت به غم‌خوار، هادی، حامی و ناصر خویش، و حتی بدتر از آن اینکه برخی آلت دست دشمنان امام هم می‌شوند، گله می‌کنند:

« با وجود اعتقاد داشتن به رئیسی که عین الله الناظره است آیا می‌توانیم از نظر الهی فرار کنیم و یا خود را پنهان کنیم؟ و هر کاری را که خواستیم انجام دهیم؟! چه پاسخی خواهیم داد؟! همة ادوات و ابزار را از خود او می‌گیریم و به نفع دشمنان به کار می‌گیریم و آلت دست کفار و اجانب می‌شویم و به آنان کمک می‌کنیم!»18

 


 

پی نوشت ها :

1. رخشاد، محمدحسین، 600 نکته در محضر آیت‌الله العظمی بهجت، ص8

 2. همان، ص1

 3. همان، ص174

 4. ساعی، سید مهدی، به سوی محبوب،55

5. رخشاد، همان، ص 188

6. همان، ص 1

7.همان، ص 210

8. همان، 104

9. همان، ص 2.

10. همان، ص78

 11.همان، ص 247

12. دلاور، مسعود، فیضی ورای سکوت، ص30

 13. امیدیان، محمدتقی، امام زمان(ع) در کلام آیت‌الله بهجت،56

 14. رخشاد، همان، ص1

 15.همان، ص 2

16 همان، ص 173.

17. همان، ص 91

18. امیدیان، همان، ص 37.

 



[ چهارشنبه 90/11/26 ] [ 9:15 صبح ] [ فولادپور ]
<< مطالب جدیدتر ........ مطالب قدیمی‌تر >>

درباره وبلاگ
برچسب‌ها
امکانات وب