یامعین الضعفاء |
پردههای دقایق کنار میروند و «حقیقت محض» متولد میشود. از باغهای فرا دست، بوی تازهای میآید؛ بوی مطبوعی آسمانی. نسیم از سوز عارفانهای سرمست است. بهشتی در دامان «شهربانو» میشکوفد که تمام پروانههای دنیا را، به رهایی فرا میخواند از پیله تنهایی و رکود. سلام، مهربانیات همهگیر! سلام، اندوه همیشگیات در دل زمان جاری! سلام، جاری نیایش در عمیق لحظات! پلک میزنی، در زلالیِ یکدست و شهودی سیّال، در ذهن جهان تهنشین میشود. پلک میزنی و بر حاشیه نگاهت، شکوفهها میشکفند. پلک میزنی و صدها یاکریم، از بلندای مهربانیات، اوج میگیرند. [ دوشنبه 91/4/5 ] [ 1:10 عصر ] [ فولادپور ]
|
||||||||||||||||||||||