تکه ای ازلباس امام رضارابه یادگارگذاشت.چشم کنیزش داشت کورمی شد.گفته بودندبایددرش بیاورند.تکه لباس رابست به چشم کنیز.صبح که بیدارشدچشم کنیزشفاپیداکرده بود. ج2عیون