یامعین الضعفاء |
شیخ معتقد بود که هر حرکتی خلاف ادب در محضر آفریدگار، معلول وسوسه شیطان است و میگفت: «شیطان را دیدم بر جایی که انسان در نماز، میخاراند، بوسه میزند!! »
شیخ رجبعلی خیاط برای جسد بیروح نماز، ارزش چندانی قائل نبود و میکوشید علاقمندان او حقیقتاً نمازگزار باشند.
یکی از ویژگیهای برجسته تربیت شدگان مکتب جناب شیخ رجبعلی خیاط، حضور قلب در نماز است و این نبود مگر بدین جهت که شیخ برای جسد بیروح نماز، ارزش چندانی قائل نبود و میکوشید علاقمندان او حقیقتاً نمازگزار باشند.
در رهنمودهای جناب شیخ درباره نماز چهار نکته اساسی وجود دارد که هر چهار مورد برگرفته از متن قرآن و احادیث اسلامی است:
1- عشق
شیخ رجبعلی خیاط معتقد بود همانگونه که عاشق از سخن گفتن با معشوق خود لذت میبرد، نمازگزار باید از راز و نیاز با خدای خود احساس لذت کند؛ او شخصاً چنین بود و اولیای الهی همگی چنیناند.
رسول خدا (ص) لذت خود از نماز را این گونه توصیف میفرمایند: «جعل الله جل ثنا?ه قرة عینی فی الصلاة، و حبّب إلی الصلاة کما حبّب إلی الجائع الطعام، و إلی الظمآن الماء، و إنّ الجائع إذا أکل شبع، و إنّ الظمآن إذا شرب روی، و أنا لا أشبع من الصلاة؛ خداوند (جل ثنا?ه) نور دیده مرا در نماز قرار داد و نماز را محبوب من گردانید، همچنان که غذا را محبوب گرسنه و آب را محبوب تشنه. (با این تفاوت که) گرسنه هر گاه غذا بخورد سیر میشود و تشنه هر گاه آب بنوشد سیراب میشود، اما من از نماز سیر نمیشوم.»
«از کلمه “ما” بگذرید، آن جا که در کارها کلمه «من» و «ما» حکومت میکند شرک است، فقط یک ضمیر حاکم است آن هم ضمیر «هو» و اگر از آن ضمیر بگذرید ضمایر دیگر شرک است. »
یکی از شاگردان شیخ، که حدود سی سال با او بوده میگوید: خدا شاهد است که من میدیدم در نماز، مثل یک عاشق در مقابل معشوقش ایستاده، محو جمال اوست.
2- ادب
م?دب بودن نمازگزار در محضر آفریدگار متعال، یکی از مسایلی است که اسلام به آن اهمیت بسیاری داده است.
امام سجاد علیهالسلام در این باره میفرماید: «و حق الصلاة أن تعلم أنها وفادة إلی الله عز و جل، و أنک فیها قائم بین یدی الله عز و جل فإذا علمت ذلک قمت مقام الذلیل الحقیر، الراغب الراهب، الراجی الخائف، المستکین المتضرع، و المعظم لمن کان بین یدیه بالسکون و الوقار، و تقبل علیها بقلبک و تقیمها بحدودها و حقوقها. حق نماز این است که بدانی نماز، وارد شدن بر خدای عز و جل است و تو با نماز در پیشگاه خداوند عز و جل ایستادهای، پس چون این را دانستی، باید همچون بندهای ذلیل و حقیر، راغب و راهب و امیدوار و بیمناک و بینوا و زاری کننده باشی و به احترام کسی که در مقابلش ایستادهای با آرامش و وقار بایستی و با دل به نماز رو کنی و آن را با رعایت شرایط و حقوقش، به جای آوری. »
جناب شیخ درباره ادب حضور میگوید: «شیطان همیشه میآید سراغ انسان، یادت باشد که توجه خود را از خدا قطع نکن، در نماز م?دب باش.
در نماز باید همانند هنگامی که در برابر شخصیت بزرگی خبردار ایستادهای باشی، به گونهای که اگر سوزن هم به تو بزنند تکان نخوری! »
این سخن را شیخ به فرزندش در پاسخ به این س?ال که: شما موقعی که نماز میخوانید لبخند میزنید، گفته است. فرزند رجبعلی خیاط میگوید: من حدس میزنم که لبخند ایشان به شیطان است، که با لبخند به او میگوید: زورت نمیرسد!
شیخ معتقد بود که هر حرکتی خلاف ادب در محضر آفریدگار، معلول وسوسه شیطان است و میگفت: «شیطان را دیدم بر جایی که انسان در نماز، میخاراند، بوسه میزند!! »
امام صادق علیه السلام میفرماید: «فضل الوقت الأول علی الآخر کفضل الاخرة علی الدنیا؛ فضیلت اول وقت (نماز) بر آخر وقت، همچون فضیلت آخرت است بر دنیا. »
3- حضور قلب
باطن نماز، یاد خدا و حضور صادقانه دل نمازگزار در محضر قدس حق تعالی است، و از این رو پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «لا یقبل الله صلاة عبد لا یحضر قلبه مع بدنه؛ خداوند نماز بندهای را که دلش با بدنش حضور ندارد، نمیپذیرد. »
جناب شیخ با توجه به این نکته، سعی میکرد قبل از اقامه نماز جماعت، حاضران را آماده نماز با حضور قلب کند. نماز او نمونه یک نماز با حضور قلب بود.
همچنین حمید فرزام یکی از شاگردان “رجبعلی خیاط “در این باره میگوید: نمازشان خیلی با طمأنینه و با آداب بود و گاهی که دیر میرسیدم و قیافه ایشان را در نماز میدیدم انگار لرزهای بر اندامشان مستولی، قیافه نورانی، رنگ پریده و غرق در ذکری بودند که میگفتند؛ حواسشان کاملاً جمع نماز بود و سرشان پایین، استنباطم این است که جناب شیخ هیچ شکی، حتی به اندازه سر سوزن در دلش نبود.
یکی دیگر از شاگردان شیخ میگوید: گاهی به من میگفت: «فلانی! میدانی در رکوع و سجود چه میگویی؟ در تشهد که میگویی: «اشهد أن لا اله ألا الله وحده لا شریک له»، آیا راست میگویی؟ آیا هوای نفس نداری؟! آیا به غیر خدا توجهی نداری؟!»
4- مواظبت بر نماز اول وقت
در احادیث اسلامی بر نماز گزاردن در اول وقت تأکید فراوانی شده است، امام صادق (ع) میفرمایند: «فضل الوقت الأول علی الآخر کفضل الاخرة علی الدنیا؛ فضیلت اول وقت (نماز) بر آخر وقت، همچون فضیلت آخرت است بر دنیا. »
رجبعلی خیاط مقید بود که نمازهای پنجگانه را در اول وقت میخواند و دیگران را نیز بدان توصیه میفرمود.
*نوکر امام حسین(ع) نمازش تا الان نمیماند
خطیب توانا، حجت الاسلام والمسلمین سیدقاسم شجاعی، خاطره جالبی از رجبعلی خیاط در این باره دارند.
وی در این باره مطرح کرده است: من از دوران مدرسه و ابتدایی منبر میرفتم و چون لحن سخن گرمی داشتم روضههای زیادی را میرفتم از جمله روزهای هفتم ماه به منزل جناب مرحوم آقا شیخ رجبعلی نکوگویان (خیاط) میرفتم.
از پلهها که بالا میرفتیم، اتاق دست چپ، خانمها جمع میشدند و برایشان روضه ماهانه میخواندم، اتاق جناب شیخ هم طبقه پایین آن قرار داشت. آن زمان 13 ساله بودم و هنوز به حد بلوغ نرسیده بودم.
شیخ معتقد بود که هر حرکتی خلاف ادب در محضر آفریدگار، معلول وسوسه شیطان است. روزی بعد از اتمام منبر به طبقه پایین آمدم و برای اولین بار با جناب شیخ برخورد کردم، گویا عازم بازار بود، سلام کردم، یک نگاه به صورت من کرد و فرمود: «پسر پیغمبر (ص) و نوکر امام حسین (ع) نمازش تا الان نمیماند!! »
گفتم: چشم، در حالتی که دو ساعت به غروب مانده بود و آن روز مهمان بودم و تا آن ساعت نماز نخوانده بودم، به محض اینکه به صورتم نگاه کرد، این حالت را در من دید و گوشزد کرد.
این مطلب موجب شد که من مواقعی در همان دوران قبل از بلوغ و بعد از آن گاهی در مجالس ایشان – که مثلاً در منزل آقای حکیمی آهن فروش بود – میرفتم و از همان نوجوانی احساس میکردم این مرد، صحبت که میکند مطالبش الهامی است، چون اطلاعات علمی نداشت، ولی وقتی صحبت میکرد تمام مخاطبین را مجذوب میکرد، به طوری که هنوز هم من از وی خاطرات و سخن دارم.
من جمله، از کلماتی که همیشه در ذهن من است اینکه میگفت: «از کلمه “ما” بگذرید، آن جا که در کارها کلمه «من» و «ما» حکومت میکند شرک است، فقط یک ضمیر حاکم است آن هم ضمیر «هو» و اگر از آن ضمیر بگذرید ضمایر دیگر شرک است. »
وقتی این طور کلمات را مرحوم رجبعلی خیاط مطرح میکرد، در قلب و فکر انسان نقش میبست .
*خشم، آفت نماز
از شیخ رجبعلی خیاط نقل شده است که: «شبی حوالی غروب از نزدیک مسجدی در اوایل خیابان سیروس تهران عبور میکردم – برای درک فضیلت نماز اول وقت – وارد شبستان مسجد شدم دیدم شخصی مشغول اقامه نماز است و هالهای از نور اطراف سر او را گرفته، پیش خود فکر کردم که بعد از نماز با او مأنوس شوم ببینم چه خصوصیاتی دارد که چنین حالتی در نماز برای او پدیدار است.
پس از پایان نماز همراه او از مسجد خارج شدم نزدیک در مسجد، وی با خادم مسجد بگو مگویی پیدا کرد و به او پرخاش کرد و به راه خود ادامه داد، پس از عصبانیت دیدم آن هاله نور از روی سرش محو شد! »
منبع: کتاب کیمیای محبت، حجتالاسلام محمدی ری شهری،با تصرف [ پنج شنبه 91/5/19 ] [ 11:15 صبح ] [ فولادپور ]
سفارش جبرئیل به نماز شب
امام صادق (ع) فرمودند: در روز قیامت همه چشمها گریان است مگر سه چشم: 1- چشمی که از (دیدن و نظر به) آنچه خداوند حرام کرده بر هم نهاده شده. 2- چشمی که در راه طاعت خداوند بیداری کشیده. 3- چشمی که در دل شب از ترس خدا گریسته است. لذّت مناجاتاستاد شهید مطهری ، مى گوید: ((ما یک سلسله لذّتهاى معنوى داریم که معنویّت ما را بالا مى برد. براى کسى که اهل تهجّد و نماز شب است جزو صادقین و صابرین و مستغفرین بالاسحار باشد، نماز شب لذّت و بهجت دارد، آن لذّتى که یک نفر نماز شب خوانِ حقیقى و واقعى از نماز شب خودش مى برد، از آن ((استغفراللّه ربّى و اتوب و الیه ))ها مى برد، از آن ((العفو گفتنها)) و یادکردن و دعا کردنهاى حدّاقل چهار مؤمن مى برد، و آن لذّتى که از آن ((یا ربّ یا ربّ)) گفتنها مى برد، هیچ وقت یک آدم عیّاش که در کاباره ها مى گردد، احساس نمى کند. لذّت آن نماز شب خوان خیلى عمیق تر، نیرومندتر و نشاط بخش تر است . ولى اگر ما خودمان را غرق در لذّت مادّى دنیا کنیم مثلاً سر شب بنشینیم دور هم و شروع کنیم به گفتن و خندیدن و فرضاً غیبت هم نکنیم که حرام است ، صرفاً شوخیهاى مباح هم بکنیم و بعد هم سفره را پهن کنیم و آنقدر بخوریم که نفس کشیدن برایمان دشوار شود، بعد مثل یک مرده در رختخواب بیفتیم . آیا در این صورت توفیق پیدا مى کنیم که سحر از دو ساعت مانده به طلوع صبح بلند شویم و بعد، از عمق روح خودمان ((یا ربّ یا ربّ)) بگوییم ؟ اساساً بیدار نمى شویم و اگر هم شویم مثل مستى که چند جام شراب خورده است ، تلو تلو مى خوریم . پس اگر انسان بخواهد لذّتهاى معنوى و الهى را در این دنیا درک کند، چاره اى ندارد جز این که از لذّتهاى مادّى کسر کند.به خدا قسم لذّتى که یک مرد با ایمان در آن وقت شب که بلند مى شود و چشمش مى افتد به آسمان پرستاره و آیات آخر سوره آل عمران را که صداى هستى است و از قلب وجود برخاسته است ، مى خواند و با هستى همصدا مى شود، احساس مى کند برابر است با یک عمر لذّت مادّى در این دنیا. یک چنین آدمى ، نمى تواند مثل ما زندگى کند نمى تواند سر سفره شام بنشیند در حالى که ظهر غذاهاى سنگین ، انواع گوشتها، روغنهاى حیوانى و نباتى ، انواع شیرینى ها و انواع محرّک اشتهاها را خورده است ؛ تازه مقدارى سوپ بخورد تا اشتهایش تحریک شود این روح خود به خود مى میرد، این آدم نمى تواند در نیمه هاى شب بلند شود و اگر هم بلند شود نمى تواند لذّت ببرد. لهذا کسانى که چنین توفیقاتى داشته اند و ما چنین اشخاصى را دیده ایم به لذّتهاى مادّیى که ما دل بسته ایم هیچ اعتنا ندارند. چه مانعى دارد که من ذکر خیرى از پدر بزرگوار خودم بکنم . از وقتى که یادم مى آید مى دیدم این مرد بزرگ و شریف هیچ وقت نمى گذاشت و نمى گذارد که وقت خوابش از سه ساعت از شب گذشته تأ خیر بیفتد شام را سر شب مى خورد و سه ساعت از شب گذشته مى خوابد و حداقل دو ساعت به طلوع صبح مانده بیدار مى شود. و حداقل قرآنى که تلاوت مى کند یک جزء است ، و با چه فراغت و آرامشى نماز شب مى خواند حالا تقریباً صد سال از عمرش مى گذرد هیچ وقت نمى بینم که یک خواب نا آرام داشته باشد... اینها دل را زنده مى کند، آدمى که مى خواهد از چنین لذّتى بهره مند شود ناچار، از لذّتهاى مادّى تخفیف مى دهد تا به آن لذّت عمیق تر الهى برسد)).(1) آرى ، چنان پدر چنین فرزندى را به اجتماع تحویل مى دهد.
سفارش جبرئیل به نماز شبرسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: برترین نمازها (ى مستحب ) نماز نیمه شب است و چه اندک است به جا آورنده آن .(2) و باز رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: جبرئیل آن قدر مرا به نماز شب سفارش کرد تا این که گمان کردم نیکانِ امّتم شب را نمى خوابند مگر اندکى از آن .(3) و باز رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: خداوند حضرت ابراهیم را دوست خود انتخاب نکرد مگر براى دو کارش : 1 - اطعام به مستمندان 2 - نماز شب ، هنگامى که مردم در خواب بودند. شب زنده داران در قیامترسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: در قیامت پس از آن که خداوند همه انسانها را جمع کند، منادى ندا مى کند و مى گوید: پیش آیند کسانى که در نیمه هاى شب از بستر خواب دور مى شدند و خدا را مى خواندند و از خشم و غضبش بیمناک و به رحمتش امیدوار بودند.
آن گاه جمعى پیش روند و قبل از دیگران به جایگاههاى خود (در بهشت ) وارد شوند و بعد از آنان به حساب مردمِ دیگر رسیدگى نمایند.(4)
پی نوشت ها : 1. احیاء تفکر اسلامى : 93 - 95، شایان ذکر است که استاد شهید این مطالب را در زمان حیات پدرشان فرموده اند، و ایشان چند سال پیش از شهادت استاد در گذشتند. 2. کنز العمال : ج 7، ص 780، ش 21379. 3. کنز العمال : ج 7، ص 790، ش 21425. 4. ارشاد القلوب : ج 2، ص 3 - 4 (باب 22). [ چهارشنبه 90/12/24 ] [ 10:54 صبح ] [ فولادپور ]
یک نماز خوب بدون حضور قلبدر این نوشتار داستانها و حکایات جالبی از زبان آیه الله بهجت برای شما آماده کرده ایم که قطعا برای شما هم جذاب خواهد بود. البته برخی از این وقایع هم حکایاتی از خود این عالم ربانی است که از زبان اطرافیان و یا شاگردان آن بزرگوار تعریف می شود.
طبیعت حکایت طوری است که خودش شیرین است. حالا اگر داستان این حکایت نیز شیرین باشد به جذابیت آن افزوده خواهد شد. حکایات اخلاقی غالبا از همین دسته اند. اما یک داستان اخلاقی وقتی اثر بیشتری می گذارد که گوینده آن نیز خودش اهل فن باشد. یعنی صاحب نفس باشد. بداند چه می گوید و به گفته هایش عمل کرده باشد. ما تا کنون داستانهای زیادی از افراد گوناگون شنیده ایم. قطعا بسیاری از آنها برای ما جذاب و اثرگذار بوده است . اما اگر شما هم دقت کرده باشید داستانی را که دوست شما برایتان تعریف می کند با تعریف همین جریان از زبان استاد، بسیار متفاوت است. امروز هم در این نوشتار داستانها و حکایات جالبی از زبان آیه الله بهجت برای شما آماده کرده ایم که قطعا برای شما هم جذاب خواهد بود. البته برخی از این وقایع هم حکایاتی از خود این عالم ربانی است که از زبان اطرافیان و یا شاگردان آن بزرگوار تعریف می شود. تعریف این حکایات نیز خودش نوعی درس است. درس اینکه همیشه نیاز نیست با صراحت و خطاب قرار دادن دیگران آنها را موعظه کنیم. بلکه در بسیاری از مواقع اگر به در بگوییم که دیوار بشنود بیشتر اثر می کند. ارزش نماز اول وقتآقاى مصباح مى گوید: آیت الله بهجت از مرحوم آقاى قاضى رحمه اللّه نقل مى کردند که ایشان مى فرمود: ((اگر کسى نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند!و یا فرمودند: به صورت من آب دهان بیندازد.)) اول وقت سرّ عظیمى است (حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ)(1) - در انجام نمازها کوشا باشید. خود یک نکته اى است غیر از (أَقیمُوا الصَّلوةَ)(2) - و نماز را بپا دارید. و همین که نمازگزار اهتمام داشته باشد و مقیّد باشد که نماز را اوّل وقت بخواند فى حدّ نفسه آثار زیادى دارد، هر چند حضور قلب هم نباشد.(3) زنده نگه داشتن سنّتحجة الاسلام والمسلمین قدس ، یکى از شاگردان آیات الله بهجت مى گوید: ((آقا همیشه سفارش مى کردند براى احیاى شریعت نگذارید سنّتها فراموش شود و عرفیّات یا بدعتها جاى آن را بگیرد. روزى فرمودند: مرحوم حاج شیخ مرتضى طالقانى (از استادان اخلاق و علماى بزرگ نجف ، که استاد اخلاق آقا نیز بوده است ) همراه با عده اى از علما از جمله آیت الله العظمى خوئى به افطار دعوت بودند، وقتى غذا آماده مى شود و همگى سر سفره مى نشینند حاج شیخ مرتضى طالقانى مى فرماید: نمک در سفره نیست و اقدام به تناول غذا نمى کنند. با اینکه بین مجلس افطاریّه تا آشپزخانه بسیار فاصله بوده (و ظاهراً از خانه اى دیگر غذا مى آورده اند). به هر حال مرحوم طالقانى دست به غذا دراز نمى کند و دیگران حتى آیت الله خوئى نیز به احترام ایشان غذا شروع نمى کنند و طول مى کشد تا نمک را بیآورند. بعد از ختم جلسه و هنگام رفتن ، آیت الله خوئى خطاب به ایشان مى فرماید: حضرت آقا، اگر شما به این اندازه به ظاهر سنّت مقید هستید که اگر کمى نمک تناول نکنید غذا نمى خورید، پس در این گونه مجالس کمى نمک با خود همراه داشته باشید تا مردم را منتظر نگذارید. آقاى طالقانى فوراً دست به جیب برده و کیسه کوچکى را درآورده و مى فرماید: با خودم نمک داشتم ولى مى خواستم سنّت اسلامى پیاده شود و متروک نباشد.)) آقائى و بزرگوارى ائمه علیهم السّلامباز آقاى قدس مى گوید: روزى آقا دررابطه با بزرگوارى و اغماض ائمه اطهار - صلوات اللّه علیهم -فرمودند: در نزدیکى نجف اشرف ، در محلّ تلاقى دو رودخانه فرات و دجله آبادیى است به نام ((مصیّب ))، که مردى شیعه براى زیارت مولاى متقیان امیرالمؤ منین علیه السّلام از آنجا عبور مى کرد و مردى از اهل سنّت که در سر راه مرد شیعه خانه داشت همواره هنگام رفت و آمد او چون مى دانست وى به زیارت حضرت على علیه السّلام مى رود او را مسخره مى کرد. حتى یک بار به ساحت مقدس آقا جسارت کرد، و مرد شیعه خیلى نارحت شد. چون خدمت آقا مشرّف شد خیلى بى تابى کرد و ناله زد که : تو مى دانى این مخالف چه مى کند. آن شب آقا را در خواب دید و شکایت کرد آقا فرمود: او بر ما حقّى دارد که هر چه بکند در دنیا نمى توانیم او را کیفر دهیم . شیعه مى گوید عرض کردم : آرى ، لابّد به خاطر آن جسارتهایى که او مى کند بر شما حق پیدا کرده است ؟! حضرت فرمودند: بلکه او روزى در محلّ تلاقى آب فرات و دجله نشسته بود و به فرات نگاه مى کرد، ناگهان جریان کربلا و منع آب از حضرت سیّد الشهداعلیه السّلام به خاطرش افتاد و پیش خود گفت : عمر بن سعد کار خوبى نکرد که اینها را تشنه کشت ، خوب بود به آنها آب مى داد بعد همه را مى کشت ، و ناراحت شد و یک قطره اشک از چشم او ریخت ، از این جهت بر ما حقّى پیدا کرد که نمى توانیم او را جزا بدهیم . آن مرد شیعه مى گوید: از خواب بیدار شدم ، چون به محلّ برگشتم ، سر راه آن سنّى با من برخورد کرد و با تمسخر گفت : آقا را دیدى و از طرف ما پیام رساندى ؟! مرد شیعه گفت : آرى پیام رساندم و پیامى دارم . او خندید و گفت : بگو چیست ؟ مرد شیعه جریان را تا آخر تعریف کرد. وقتى رسید به فرمایش امام علیه السّلام که وى به آب نگاهى کرد و به یاد کربلا افتاد و...، مرد سنّى تا شنید سر به زیر افکند و کمى به فکر فرو رفت و گفت : خدایا، در آن زمان هیچ کس در آنجا نبود و من این را به کسى نگفته بودم ، آقا از کجا فهمید. بلافاصله گفت : أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلا اللّهُ، وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُاللّهِ، وَ أَنَّ عَلِیّاً أَمیرَالْمُؤْمِنینَ وَلِىُّ اللّهِ وَ وَصِىُّ رَسُولِ اللّهِ و شیعه شد.)) ارزش وضو و طهارتباز آقاى قدس مى گوید: ((روزى چند دقیقه زودتر براى درس به خانه آقا رفتم ، دیدم پیرمردى نشسته و آقا به او توجّهى خاص دارد، بعد از دقایقى آقا فرمود: ایشان (آن پیرمرد) هرگز بى وضو نمى خوابد، اگر شبها چندین بار هم بیدار شود باید حتماً وضو بسازد)).
منابع: 1- بقره ، آیه 238. 2- همان ، آیه 42. 3- در محضر بزرگان ، محسن غرویان ، ص 99. برگرفته از کتاب برگی از دفتر آفتاب – نویسنده: باقی زاده [ پنج شنبه 90/12/18 ] [ 12:26 عصر ] [ فولادپور ]
[ یکشنبه 90/11/30 ] [ 2:15 عصر ] [ فولادپور ]
می دانم نماز نور چشم پیامبر است، از بچگی به من گفته اند که نماز مایه برکت است و سعادت. نماز هم می خوانم اما با بی حوصلگی، لذت نمی برم. با عجله و شتاب می خوانم. عبادات دیگر هم همینطور. مثلاً دعا کردن قرآن خواندن. چرا؟
خیلی دوست دارم، از نماز و عبادات لذت ببرم. یا حوصله و شادابی و بانشاط به نماز بایستم و عبادت کنم. چه کنم؟ در این باره کتاب ها و مقالات و مطالب زیادی منتشر شده است. با مراجعه و نگاهی هرچند مختصر به آثاری که در ستاد اقامه نماز تجمیع و در معرض بهره برداری علاقمندان قرار گرفته خواهیم دید که خوشبختانه آثار ارزشمندی در دسترس عموم می باشد. کافیست
اراده کنیم و تعدادی از کتابها و محصولات فرهنگی که در این خصوص منتشر شده را تهیه کرده و در خانه و خانواده مورد استفاده قرار گیرد. در این اجمال محورهای عمده ای که می بایست در فرآیند علاقمند شدن به نماز و لذت بردن از عبادت مورد توجه و تأکید قرار گیرد را تداعی می کنیم. 1- برای علاقمند شدن به نماز و عبادت، لازم است آگاهی و شناخت خود در مورد نماز، آثار و برکات نماز، رویکرد قرآنی و روایی در مورد نماز را ارتقاء ببخشیم. آنچه مسلم است انسان بطور طبیعی ضرر را دفع و نفع را جذب می کند. کسی که از نماز لذت نمی برد بدان جهت است که وقت و حوصله و هزینه بسیار اندکی برای شناخت جوهر و گوهر نماز اختصاص می دهد نماز را کوچک می شمارد، هر چه شناخت بیشتر باشد عظمت و جایگاه نماز آشکارتر و اهمیت و ارزش قائل شدن به نماز نیز بیشتر خواهد شد و در نتیجه لذت بردن از نماز نیز افزایش خواهد یافت. برای شنا کردن در دریای دین باید عریان شد با کمترین لباس و وابستگی ها. «دیو چو بیرون رود فرشته درآید. خانه دل را باید از دیو دنیای فریبنده خالی کرد تا خوبی ها و زیبایی های دین در آن وارد شوند
اگر بدانیم که نماز نور است و در پرتو نور در چاه و چاله فرو نمی افتیم، ترس و دلهره در ذهن و زندگی ما وارد نمی شود. راه و رسم زندگی را می یابیم در بیراهه و ظلمت گرفتار نمی شدیم اگر بدانیم نماز نردبانی است که هر چه زمان بگذرد و با نماز انس بگیریم بالاتر می رویم در جا نمی زنیم و هر روزمان بهتر و بالاتر و والاتر از دیروزمان خواهد بود. اگر بدانیم نماز چشمه ای پاک و پاک کننده است و روزانه لااقل سه بار در چشمه جسم و جانما را شستشو می دهیم دیگر آلودگیها و رذایل اخلاقی بر ما آسیب نمی زنند و ما نیز چون نماز پاک می شویم و پاک کننده آرامش می یابیم و آرامش بخش- بخشنده و مهربان طهارت جسم نمادی از طهارت روح است و در نماز به این مقام می رسیم. (ان صلاه تنهی عن الفحشاء و منکر)
اگر بدانیم نماز باعث تمرکز بر خوبی ها و بهترین صفات الهی و زیباترین عبارات و واژه های انرژی بخش می شود. دیگر خود را با مدیتیشن و یوگا و اعمال و اموری که بدون خدا آرامش را طرح می کنند مشغول نمی سازیم. نماز را بهترین و موثرترین مدیتیشن و تمرکز برای رسیدن به آرامش دینی خواهیم دانست.
2- گناه و معصیت، لذت عبادت و نماز را کاهش داده و بعضاً از بین می برد. لقمه حرام، سخن ناروا، غیبت و بیهوده گویی، نیش و کنایه، تهمت، فحش، .... نگاه آلوده (به نامحرم و فیلم ها و تصاویر غیراخلاقی) شنیدن حرام، قلب و روح آدمی را مجروح و بیمار نموده و حال و انرژی عبادت و نماز را از آدمی دور می سازد. مثل عفونتی که مانع لذت بردن از غذاهای مطبوع می شود. گناه و معصیت نیز مانع لذت بردن از غذاهای روحی (از جمله نماز) می شود پس برای لذت بردن از نماز باید از گناه و معصیت نیز مانع لذت بردن از غذاهای روحی (از جمله نماز) می شود. پس برای لذت بردن از نماز باید از گناه و معصیت دوری جست. 3- نماز قطعه ای از پازل زندگی دینی و قرآنی است. بنابراین نباید نسبت به سایر فرایض دینی غافل بود که در غیر اینصورت نسبت به نماز نیز بی توجه یا کم توجه خواهیم شد. احترام و تکریم والدین، ضایع نکردن حق الناس، توجه و محبت به همسر و فرزندان، صدقه، انفاق، خمس و ... خلاصه انجام واجبات دینی زمینه های لذت بردن از نماز را فراهم می سازد. 4- دوستان و معاشران متدین و آگاه، انجام فرایض دینی را در دل و دیده ما شیرین و گوارا می سازند. در روایت آمده با کسانی معاشرت کنید که اگر به شما عطر نمی دهند (همچون عطّار) بوی عطر (معنویت و معرفت) را به شما می دهند. با کسانی معاشرت کنید که دیدن آنان شما را به یاد خدا و معاد بیندازد. آدمی به آئین دوستان خود می باشد. 5- زمان و مکان عبادت و نماز را مشخص کنید. بهترین زمان نماز به هنگام اذان و بهترین مکان مسجد و اماکن متبرکه و یاد و گوشه ای از منزل که ساده و بی پیرایه و عاری از تجمل و عواملی که موجب حواس پرتی و مشغله های ذهنی می شود، می باشد. 6- فراگیری ترجمه آیات و اذکار نماز با بلکه مطالعه و مرور و تفسیر هر آنچه در نماز به زبان جای می سازیم و توجه به معنای و مفاهیم نماز در حین نماز، در افزایش لذت نماز بسیار مؤثر است کسی که از (مثلاً) 10 سال پیش تاکنون نماز می خواند. نباید همچون نوجوانی نماز بخواند که به تازگی خواندن نماز را آغاز کرده. همانطور که دو فرآیند تحصیلات (مدرسه و دانشگاه) هر سال رو به رشد می رویم. در نماز و مکتب دین و کلاس اسلام نیز می بایست هر ماه و هر سال عمیق تر و دقیق تر و آگاهتر و جدی تر باشیم. گناه و معصیت، لذت عبادت و نماز را کاهش داده و بعضاً از بین می برد. لقمه ح رام، سخن ناروا، غیبت و بیهوده گویی، نیش و کنایه، تهمت، فحش، .... نگاه آلوده (به نامحرم و فیلم ها و تصاویر غیراخلاقی) شنیدن حرام، قلب و روح آدمی را مجروح و بیمار نموده و حال و انرژی عبادت و نماز را از آدمی دور می سازد
7- علاقه بدنیا، مانع علاقه به دین و فرایض دینی می شود. لاحب الدنیا رأس کل خطیئه. علاقه به دنیا ریشه همه بدیهاست. دنیا در حد وسیله و پلی است برای عبور- مسافرخانه ای موقت. لذا مشغول شدن به پل و مسافرخانه ما را از هدف (که رسیدن به قرب الهی است و آن هم با عبادات بخصوص نماز (نور چشم پیامبر) حاصل می شود باز خواهد داشت. برای شنا کردن در دریای دین باید عریان شد با کمترین لباس و وابستگی ها. «دیو چو بیرون رود فرشته درآید. خانه دل را باید از دیو دنیای فریبنده خالی کرد تا خوبی ها و زیبایی های دین در آن وارد شوند.
8- حضور در مجالس مذهبی- مسافرتهای مذهبی، با نیت خودسازی و تقویت بنیه دینی 9- اظهار ارادت به اهل دین و معنویت و نماز 10- وسایل سخت افزاری نماز باید مرتب، معطر، مناسب و در شأن نماز و نمازگزار باشد. لباس، سجاده، مهر، تسبیح، آراستگی (شانه زدن به موها و مسواک دندان ها). خوشبویی از جمله وسایل و ابزاری است که عمق و زیبایی نماز را بیشتر خواهد کرد. 11- مقدمات نماز نیز مثل وضو می بایست با تمرکز، توجه و تأکید بر معانی و مفاهیم طهارت انجام گیرد این مهم نیز بر میزان لذت بردن از نماز تأثیرگذار خواهد بود. 12- در پایان مطالعه کتب ذیل الذکر در رشد و آگاهی و نیز لذت بردن از نماز بسیار موثر خواهد بود: · اسرار نماز ،میرزا جواد ملکی تبریزی · پرتوی از نماز ، محسن قرائتی · یکصد پرسش و پاسخ درباره نماز (2 جلد) محمد کلباسی · تفسیر نماز، محسن قرائتی · گفتارههای معنوی استاد شهید مرتضی مطهری · تفسیر سوره حمد امام خمینی (ره) · اسرار ملکوت (2 جلد) امام خمینی (ره) · نماز تسلیم انسانی عصیانگر، جلال رفیع. [ چهارشنبه 90/10/21 ] [ 1:19 عصر ] [ فولادپور ]
|
||