سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یامعین الضعفاء
 
لوگوی همسنگران
طراح قالب
معببر سایبری فندرسک

رهبر انقلاب اسلامی همچنین با حضور در جمع کارگران نمونه‌ی سراسر کشور و جمعی از کارگران واحدهای صنعتی-تولیدی، با تبریک هفته‌ی کارگر به کارگران عزیز و آحاد ملت بزرگ ایران، علت حضور امروزشان در جمع کارگران را تشکر و ادای احترام به کار و کارگر ایرانی خواندند و افزودند: بوسه‌ی نبی مکرم اسلام بر دستان یک کارگر، درسی ارزشمند برای همه و نماد ارزش‌گذاری کار و نیروی کار در اسلام است.

ایشان کار به معنی وسیع کلمه و از جمله کار یدی، جسمی، فکری، علمی و مدیریتی را محور حیات، حرکت و پیشرفت مستمر هر جامعه برشمردند و با اشاره به سوءاستفاده‌ی حکومت‌های سوسیالیستی و سرمایه‌داری از کارگران افزودند: اسلام بر خلاف این مکاتب با کارگر صادق است و در منطقی مستحکم، کار را ارزش و ارزش‌آفرین می‌داند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر ضرورت تجلی هرچه بیشتر منطق و مبانی فکری اسلام در برنامه‌ریزی‌ها و اقدامات مربوط به کار و جامعه‌ی کارگری، «سرمایه» و «نیروی کار» را دو بال تولید ملی برای حرکت و پیشرفت خواندند و افزودند: باید به کار ایرانی و سرمایه‌ی ایرانی احترام گذاشت تا تولید ملی به معنای حقیقی کلمه امکان‌پذیر شودو...

 



[ دوشنبه 91/2/11 ] [ 12:39 عصر ] [ فولادپور ]

ساده‏زیستی و آزادگی

استاد مطهری رحمه الله عالمی ساده‏زیست و آزاده بود. او نزد ارباب زر و زور خضوع نمی‏کرد و تسلیم کسی نمی‏شد. تا امکان داشت‏به کسی اظهار حاجت نمی‏نمود. در جمع مال و ثروت دنیا حریص نبود و در دوران طلبگی به کلی نسبت‏به آن بی‏اعتنا بود. او می‏گفت: «من برای جمع ثروت، فرصت‏هایی را از دست داده‏ام که شاید در نظر دیگران به یک نوع دیوانگی و جنون شبیه‏تر بوده است.»

استاد مطهری در صرف غذا بسیار ساده و قانع بود. آقای غلامحسین وحیدی یکی از کارمندان دانشکده الهیات که مدتی با شهید مطهری رحمه الله همراه بوده است، می‏گوید: «استاد مطهری رحمه الله اتاقی کوچک و بسیار ساده در کنار اتاق شورای دانشکده داشتند. استادان دانشکده وقتی جلسه‏ای داشتند و یا ورقه‏های امتحانی را تصحیح می‏کردند، تا ساعت‏سه بعداز ظهر در همان اتاق شورا می‏ماندند و از سوی دانشکده برای آنان ناهار و نوشابه و میوه می‏آوردند. اما استاد مطهری رحمه الله وقتی ظهر می‏شد، به اتاق خودشان تشریف می‏بردند. همیشه مقید بودند اول نماز بخوانند، سپس ناهار مختصری که معمولا نان و پنیر و یا نان و انگور بود و از منزل همراه می‏آوردند، صرف کنند.

استادان و مسؤولان دانشکده، اصرار می‏کردند که استاد مطهری رحمه الله به اتاق شورا بروند و از ناهار دانشکده که مثلا چلوکباب برگ و غیره بود، صرف کنند; استاد قبول نمی‏کردند و عذر می‏آوردند که: غذای من مخصوص است و غذای دانشکده با من سازگار نیست. اما اظهار نمی‏کردند که چرا از غذای استادان نمی‏خورند. من علتش را می‏دانستم. می‏گفتند: «این ناهار حق خدمتگزاران است و از بیت المال است. استادان حقوق خوبی دارند. خودشان بروند و از بازار بخرند و بخورند. این غذا حق ضعفاست.»

اعتدال

یکی از علل توفیقات استاد مطهری رحمه الله پرهیز از افراط و تفریط در امور زندگی و مسائل اجتماعی و سیاسی بود. حجت الاسلام والمسلمین مصطفی زمانی در این باره می‏گوید: «استاد بزرگوار ناگزیر بودند از یکسو، با افکار تند و افراطی - که معتقد بودند باید خیلی سریع حتی زودتر از تصمیم امام خمینی رحمه الله انقلاب پیاده شود - مقابله کنند و آنان را از تندروی باز دارند; و از سوی دیگر ناگزیر بودند; با افکار انحرافی، التقاطی و استعماری که با رنگ‏های گوناگون خودنمایی می‏کردند، به خالفت‏برخیزند و از طریق جراید، سخنرانی، تدریس و نشر کتاب به وظیفه خود عمل کنند. استاد [می] گفتند: «نمی‏شود واقعیت‏ها را منکر شد. وقتی حضرت امام سفارش به وحدت همه مراجع و طلاب و دانشگاهیان می‏کند، چرا ما کاسه داغ‏تر از آش شویم و این و آن را بکوبیم؟ این کوبیدن‏ها مخالف نظر حضرت امام خمینی است.»

اخلاص

استاد مطهری رحمه الله سرا پا در عشق به اسلام و دفاع از ارزش‏های اسلامی می‏سوخت. او قبل از اینکه عالم یا معلم خوبی باشند، انسانی معتقد، با ایمان و با تقوا بود. اعمال و رفتار وی دقیقا مصداق کامل «ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین‏» ; «نماز و تمام عبادات من، و زندگی و مرگ من، همه برای پروردگار جهانیان است.»  بود.

شهید مطهری رحمه الله چون تمام کارهایش را برای خدا انجام می‏داد، هیچ گاه به دنبال شهرت نبود. فرزند ایشان در مورد اخلاص استاد مطهری رحمه الله می‏گوید: «عنوان همیشگی نویسنده بر روی کتاب‏هایشان «مرتضی مطهری‏» بود و اجازه نمی‏دادند کلمه‏هایی مثل استاد و غیره قبل از اسمشان آورده شود. از شهرت به شدت پرهیز داشتند. با اینکه تشکیل دهنده هسته مرکزی شورای انقلاب بودند، در روزنامه‏ها چندان نامی از ایشان آورده نمی‏شد، و وقتی از ایشان می‏پرسیدیم که: «چرا اسمی از شما نیست و از اکثریت دست‏اندرکاران انقلاب کم و بیش نامی هست؟»

ایشان می‏گفتند: «من کاری را که باید انجام بدهم، انجام می‏دهم. هرچه نامم کمتر مطرح شود، آسوده‏ترم. سعی من بر این است که در غیر موارد ضروری در اجتماعات عمومی مطرح نشوم



[ دوشنبه 91/2/11 ] [ 11:32 صبح ] [ فولادپور ]

تنها چند روز به زمان برگزاری مرحله دوم انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی باقی است و گروه ها، جریانات و ائتلاف های مختلف سیاسی کشور باز هم به تکاپو افتاده اند تا هم کاندیدهای

انتخابات

 مورد نظر خود را به مجلس بفرستند و هم از مردم برای حضور گسترده در این مرحله دعوت کنند.

15 اردیبهشت ماه امسال ـ یعنی کمتر از یک هفته دیگر ـ مرحله دوم انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار می شود و با اتمام کار شمارش آراء در زوهای پس از آن، تکلیف نمایندگان باقی مانده از مجلس آینده و سهم هر کدام از گروه های سیاسی کشور در این مجلس مشخص خواهد شد.



[ دوشنبه 91/2/11 ] [ 11:28 صبح ] [ فولادپور ]

قلاده طلا گردنشان را خورد کرده !  

اگر قرار بر آمار گیری و اعتای پسوند ترین به موضوعی باشد بدون شک سینما و مجموعه های وابسته اش لقب پر توجه ترین و شاید پر حاشیه تر ین را از آن خود کند . سینما در حالی به استقبال سال 91 رفت که از طرفی به دلیل اکران دو فیلم نجس “گشت ارشاد” و ” خصوصی” مورد اتهام و شکایت قرار گرفت و از سوی با اکران فیلم قلاده های طلا مورد فشار ضد انقلاب خارج نشین  و دارو دسته اپوزیسیون داخل نشینشان بود ، پرداختن به حواشی دو فیلم اول مد نظر بنده نیست چرا که با توقف اکران دو فیلم مذکور بحث و طرح ادعا ارجا داده می شود به دادگاهی که به نظر بنده باید برای بررسی چرایی مجوز گرفتن و تولید چنین فیلم ها و از آن بد تر اکران آنها تشکیل شود ، فقط یک نکته کوتاه خطاب به آقای سعید سهیلی : برادر جان شما در آن نامه کله گشادت نوشته بودی که از ابتدا دغدغه های فرهنگی و انقلابی داشتی کلی از اسم هایی مایه گذاشتی که ان شا الله جواب آن باشد بین تو و خود آن شهدا اما فقط یک سوال : شما زمانی که فیلم ازدواج در وقت اضافه یا فیلم چهار چنگولی را می ساختی هم همین دغدغه های فرهنگی را داشتی یانه؟ آن زمان کدام یک از شهدایی که نام برده بودی از تولیداتت راضی بودند ؟ این فیلم گشت ارشاد هم که ما شا الله کارنامه جنابعالی را تکمیل کرد.

یک سخن کوتاه هم با حسین فرحبخش:

جناب فرحبخش آن همه شهادتین گفتی و آن همه اشک تمساح ریختی فقط این جمله را از من داشته باش که شما پول های کسب شده از فروش فیلم زندگی خصوصی و نسخه های تکثیر شده اش را گفتی آتش میزنم تا مردم بدانند که برای پول کار نکردی !!! هر وقت موعد مقرر آتش کشیدن بود بگو من خودم بیام برات کبریتش رو بزنم تا خوب بسوزه !!! مردنباشی اگر این کار رو نکنی و آتش نزنی !!!با اشک تمساح می خواهی دله مردم را نرم کنی ؟

خوب فعلا اینها به کنار و در مورد فیلم قلاده های طلا:

فیلم قلاده های طلا در 18 روز اکران نوروزی حدود یک و نیم میلیارد تومان فروش کرده به استدلال بعضی از دوستان که در کامنت های سه تا پست قبل تر موجود است ، استقبال چشم گیر مردم از فیلم های انقلابی مثل قلاده های طلا و یا قبل تر اخراجی های 1، 2 و 3 به نوبه ی خود یک رفراندوم هنری برای نظام جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود ، اما فیلم قلاده های طلا و افشاگری های بی سابقه آن که جای بسی تقدیر و تشکر از کارگردان و عوامل این مجموعه دارد پنجره ای جدید به روی انقلاب اسلامی باز کرده تا بتواند از دریچه ی هنر حقایق را به نمایش بگذارد ، اما جالب تر اینکه علاوه بر دست و پازدن های بی خود ضد انقلاب در واکنش به تاثیر اکران این فیلم روش های باحال این گاگول های خارج نشین برای پایین آوردن فروش قلاده های طلا و یا شاید هم علاقه شدید برای دیدن این فیلم در تصویر زیر قابل مشاهده است



[ یکشنبه 91/2/10 ] [ 9:45 عصر ] [ فولادپور ]

مُسَکّنی قرآنی با اثر فوری

در قرآن کریم می خوانیم:

الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ تَطْمَئنِ‏ُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ  أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئنِ‏ُّ الْقُلُوب

 

آنها کسانى هستند که ایمان آورده‏اند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مى‏یابد! (رعد/28)

دعا

یاد خدا تنها به ذکر زبانى نیست، اگر چه یکى از مصادیق روشن یاد خداست. زیرا آنچه مهم است یاد خدا بودن در تمام حالات خصوصاً در وقت گناه است.

یاد خداوند برکات بسیار دارد، از جمله:

الف: یاد نعمت‏هاى او، عامل شکر اوست.

ب: یاد قدرت او، سبب توکّل بر اوست.

ج: یاد الطاف او، مایه محبّت اوست.

د: یاد قهر و خشم او، عامل خوف از اوست.

ه: یاد عظمت و بزرگى او، سبب خشیت در مقابل اوست.

و: یاد علم او به پنهان و آشکار، مایه حیا و پاکدامنى ماست.

ز: یاد عفو و کرم او، مایه امید و توبه است.

ح: یاد عدل او، عامل تقوا و پرهیزکارى است.

 بواسطه ذکر و یادى که‏خدا از شما مى‏کند، دلهایتان آرام مى‏گیرد. یعنى اگر بدانیم خداوند ما را یاد مى‏کند و ما در محضر او هستیم، دلهایمان آرامش مى‏یابد

انسان، بى‏نهایت طلب است و کمال مطلق مى‏خواهد ولى چون هر چیزى غیر از خداوند محدود است و وجود عارضى دارد، دل را آرام نمى‏گرداند. در مقابل کسانى که با یاد خدا آرامش مى‏یابند، عده‏اى هم به متاع قلیل دنیا راضى مى‏شوند. «رَضُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اطْمَأَنُّوا بِها» نماز، ذکر الهى و مایه آرامش است. «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی» «1»، «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ» ممکن است معناى «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» این باشد که بواسطه ذکر و یادى که‏خدا از شما مى‏کند، دلهایتان آرام مى‏گیرد. یعنى اگر بدانیم خداوند ما را یاد مى‏کند و ما در محضر او هستیم، دلهایمان آرامش مى‏یابد. چنان که حضرت نوح علیه السلام بواسطه کلام الهى «اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنا» «2» آرام گرفت و امام حسین علیه السلام به هنگام شهادت على اصغرش با عبارت «هین على انه بعین الله» این آرامش را ابراز فرمود، و یا در دعاى عرفه آمده است: «یا ذاکر الذاکرین» سؤال: اگرچه در این آیه آمده است که دلها، و بویژه دل مؤمن، با یاد خدا آرام مى‏گیرد، امّا در آیات دیگرى مى‏خوانیم هر گاه مؤمن خدا را یاد کند، دلش به لرزه مى‏افتد. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» «3»

آیا این لرزش و آرامش مى‏توانند در یک جا جمع شوند؟ راه توجیه آن چیست؟

پاسخ: براى تصوّر وجود این همزمان آرامش و لرزش در یک فرد، توجّه به این مثال‏ها راهگشا مى‏باشد:

الف: گاهى انسان بخاطر وجود همه مقدمات، اطمینان و آرامش دارد، امّا در عین حال از نتیجه هم نگران و بیمناک است. مثل جراح متخصصى که به علم و کار خود مطمئن است ولى باز در هنگام عمل شخصیّت مهمى دلهره دارد.

ب: فرزندان، هم به وجود والدین، احساس آرامش مى‏کنند وهم از آنها حساب مى‏برند و مى‏ترسند.

نماز

ج

: گاهى انسان از آنجا که مى‏داند فلان ناگوارى براى آزمایش و رشد و ترفیع مقام اوست، خرسند و آرام است، امّا اینکه آیا در انجام وظیفه موفق خواهد شد یا خیر، او را نگران مى‏کند و به لرزه مى‏اندازد.

د: انسان‏هاى مؤمن وقتى در تلاوت قرآن به آیات عذاب، دوزخ و قهر الهى مى‏رسند، لرزش بر اندام آنها مستولى مى‏شود، امّا هنگامى که آیات رحمت و رضوان و بهشت خداوند را قرائت مى‏کنند، آرامشى شیرین، قلوب آنها را فرا مى‏گیرد و آنها را دلگرم مى‏سازد. امام سجاد علیه السلام در دعاى ابو حمزه مى‏فرماید: «اذا ذکرت ذنوبى فزعت و اذا رأیت‏

کرمک طمعت»، یعنى هر گاه گناهان خود و عدل و قهر تو را به یاد مى‏آورم، ناله مى‏زنم، امّا وقتى به یاد لطف و عفو تو مى‏افتم امیدوار مى‏شوم. صاحب المیزان براى این جمله، از قرآن شاهد مى‏آورد «تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلى‏ ذِکْرِ اللَّهِ» «4» یعنى در آغاز انسان دلهره دارد ولى کم‏کم به آرامش مى‏رسد.

کسى که از یاد خدا غافل است، آرامش ندارد و زندگى بدون آرامش زندگى نکبت بارى است. «مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً» «5»

کسى که مى‏داند خداوند نیکوکاران را دوست دارد،به کار نیکش دلگرم مى‏شود

عوامل آرامش و دلگرمى‏

دستیابى به اطمینان و آرامش مى‏تواند عوامل گوناگونى داشته باشد، ولى در رأس آنها آگاهى و علم جلوه ویژه‏اى دارد کسى که مى‏داند ذرّه‏ى مثقالى از کارش حساب دارد، «مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ» «6» نسبت به تلاش و فعّالیّتش دلگرم است.

کسى که مى‏داند بر اساس لطف و رحمت الهى آفریده شده، «إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ وَ لِذلِکَ خَلَقَهُمْ» «7» امیدوار است.

کسى که مى‏داند خداوند در کمین ستمگران است، «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ» «8» آرامش دارد.

کسى که مى‏داند خداوند حکیم و علیم است و هیچ موجودى را بیهوده خلق نکرده است «عَلِیمٌ حَکِیمٌ» خوش‏بین است.

کسى که مى‏داند راهش روشن و آینده‏اش بهتر از گذشته است، «وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ وَ أَبْقى‏» «9» قلبش مطمئن است.

کسى که مى‏داند امام و رهبرش انسانى کامل، انتخاب شده از جانب خداوند و معصوم از هر لغزش و خطاست، «إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً» «10» آرام است.

کسى که مى‏داند کارِ نیک او از ده تا هفتصد بلکه تا بى‏نهایت برابر پاداش دارد ولى کار زشت‏او یک لغزش بحساب مى‏آید دلخوش است. «مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ» «11» کسى که مى‏داند خداوند نیکوکاران را دوست دارد، «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» «12» به کار نیکش دلگرم مى‏شود.

کسى که مى‏داند کار خیرش آشکار و کار شرّش پنهان مى‏ماند، «یا من اظهر الجمیل و ستر القبیح» شاد است.

_____________________

 

(1) طه، 14.

(2) هود، 37.

(3) انفال، 2. [.....]

(4). زمر، 23.

(5). طه، 124.

(6). زلزال، 7.

(7). هود، 119.

(8). فجر، 14.

(9). اعلى، 17.

(10). بقره، 124.

(11). بقره، 261.

(12). بقره، 195.

 

 

منبع: تفسیر نور، ج‏6، صص: 230_232

تنظیم برای تبیان: سعید آقازاده



[ جمعه 91/2/8 ] [ 9:11 عصر ] [ فولادپور ]
<< مطالب جدیدتر ........ مطالب قدیمی‌تر >>

درباره وبلاگ
برچسب‌ها
امکانات وب