سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یامعین الضعفاء
 
لوگوی همسنگران
طراح قالب
معببر سایبری فندرسک

بازتاب خطبه های امام سجاد علیه السلام

امام سجاد(ع)

خطبه حضرت در شام

خطبه تاریخی حضرت سجاد علیه السلام تاثیر عمیقی بر مردم شام بر جا گذاشت.

در روایتی از ابن باقی چنین آمده که پس از این خطبه، مردم گریه و شیون می کردند.

مردم حاضر در مسجد که از بزرگان شهر و ارکان حکومت یزید هم جزوشان بودند، به شدت تحت تاثیر این بیانات قرار گرفتند و زمینه بیداری آنان فراهم شد. در همان مجلس عده ای زبان به اعتراض گشودند و وقتی یزید خواست نماز بگزارد، عده ای با او نماز نخواندند و پراکنده شدند.

 

به علاوه، وضع عمومی شهر به گونه‌ای شد که یزید به ناچار در مقابل درخواست بازماندگان حادثه کربلا که می خواستند برای مصائب امام حسین علیه السلام عزاداری کنند، تسلیم شد و جایی را به نام « دارالحجاره » برای آنها اختصاص داد و آنها هفت روز به اقامه ماتم پرداختند.

ذکر حسین علیه السلام کم کم همه شهر را فرا گرفت، تا جایی که یزید قرآن را به قسمت‌های کوچک تقسیم کرد و بین مردم توزیع کرد تا قرآن بخوانند و توجه‌شان از حسین علیه السلام منصرف شود، ولی هیچ چیز نمی‌توانست آنها را منصرف سازد.

وضع عمومی شهر به گونه‌ای شد که یزید به ناچار در مقابل درخواست بازماندگان حادثه کربلا که می خواستند برای مصائب امام حسین علیه السلام عزاداری کنند، تسلیم شد و جایی را به نام « دارالحجاره » برای آنها اختصاص داد و آنها هفت روز به اقامه ماتم پرداختند

ذکر حسین علیه السلام کم کم همه شهر را فرا گرفت، تا جایی که یزید قرآن را به قسمت‌های کوچک تقسیم کرد و بین مردم توزیع کرد تا قرآن بخوانند و توجه‌شان از حسین علیه السلام منصرف شود، ولی هیچ چیز نمی‌توانست آنها را منصرف سازد

یزید که اوضاع را نامناسب دید تصمیم به انتقال کاروان اسرا به مدینه گرفت.

از دیگر آثار این خطبه این بود که یزید در رفتار خود با اهل بیت و به ویژه امام زین العابدین علیه السلام تجدید نظر کرد. او که در ابتدا تصمیم داشت سر مبارک حضرت سیدالشهدا علیه السلام را تا چهل روز بر بالای مناره مسجد جامع شهر نگه دارد، دستور داد آن را پایین آورند و با احترام کامل به قصر ببرند.

ثانیاً محل سکونت اهل بیت را عوض کرد و به آنها محبت نمود .

 

ثالثاً گناه قتل سید الشهدا را به گردن ابن زیاد انداخت و او را لعن و نفرین کرد و گفت:« اگر من بودم، هرگز حسین را نمی‌کشتم.»

البته همه این حرف‌ها منافقانه بود و با هدف کنترل اوضاع اجتماعی؛ چرا که وقتی ابن زیاد به دمشق آمد، یزید او را احترام کرد و کنار دست راست خود نشاند و با او شراب خورد.

واقعه دیگری که در مسجد اموی گزارش شده، مربوط است به یکی از علمای یهودی که بعد از شنیدن خطبه امام سجاد علیه السلام و دانستن اینکه او از اولاد رسول خداست، به شدت به یزید اعتراض کرد و یزید خشمگین شد و دستور داد او را کتک بزنند.

به خدا قسم اگر پیغمبر اکرم صل الله علیه وآله به جای سفارش به رعایت حال ما خاندانش، فرمان می‌داد با ما جنگ کنند، بیش از این نمی توانستند کاری بکنند. انالله و اناالیه راجعون. مصیبت ما چه بزرگ و دردناک و سوزاننده و سخت و تلخ و دشوار بود. از خدای متعال خواهانیم که در برابر این مصائب به ما اجر و رحمت عطا کند؛ زیرا او قادر و انتقام‌گیرنده است

خطبه حضرت در مدینه

پس از آنکه بشیر بن حذلم، خبر رسیدن کاروان خاندان امام حسین علیه السلام را به مردم مدینه اعلام کرد، و مردم یکپارچه گریان به استقبال کاروان شتافتند، امام سجاد علیه السلام با دست خود آنها را ساکت کرد. آن‌گاه چنین خطبه خواند:

« سپاس خداوندی راست که پرودگار دو جهان است و فرمانروای روز جزا و آفریننده همه مخلوقات. خداوندی که عقل‌ها قدرت درکش را ندارند، و رازهای پنهان، نزد او آشکار است. خداوند را به خاطر سختی‌های روزگار و داغ‌های دردناک و مصیبتهای بزرگ و سخت و اندوه آوری که به ما رسید، سپاس می‌گزارم.

حمد خدای را که ما را با مصیبت‌های بزرگ و حادثه بزرگی که در اسلام واقع شد، آزمود.

ای مردم، اباعبدالله و عترت او کشته شدند و زنانش اسیر، و سر مقدس او را بالای نیزه در شهرها گرداندند، و این مصیبتی است که نظیر و مانندی ندارد.

ای مردم! پس از این مصیبت، کدام یک از مردان شما دلشاد خواهد بود؟ کدام دلی است که از غم و اندوه خالی بماند و کدام چشمی که از ریختن اشک خودداری کند؟ در صورتی که هفت آسمان بر او گریستند و ارکان آسمان‌ها به خروش آمد، زمین نالید و درختان و ماهیان و امواج دریاها و فرشتگان مقرب و همه اهل آسمان‌ها در این مصیبت عزادار شدند.

ای مردم! کدام دلی است که از کشته شدن حسین علیه السلام نشکند؟ کدام چشمی که بر او نگرید و کدام گوشی که بتواند این مصیبت بزرگ را که بر اسلام وارد شده است، بشنود و کر نشود؟

ای مردم! ما را پراکنده ساختند و از شهرهای خود دور کردند، گویا اهل ترکستان یا کابل باشیم! بی آنکه مرتکب جرم و گناهی شده یا تغییری در دین اسلام داده باشیم. چنین برخوردی را از گذشتگان به یاد نداریم و این جز بدعت چیز دیگری نیست.

به خدا قسم اگر پیغمبر اکرم صل الله علیه وآله به جای سفارش به رعایت حال ما خاندانش، فرمان می‌داد با ما جنگ کنند، بیش از این نمی توانستند کاری بکنند. انالله و اناالیه راجعون. مصیبت ما چه بزرگ و دردناک و سوزاننده و سخت و تلخ و دشوار بود. از خدای متعال خواهانیم که در برابر این مصائب به ما اجر و رحمت عطا کند؛ زیرا او قادر و انتقام‌گیرنده است.»

منابع:

بحارالانوار، ج 45،‌ ص 131 و 140

مقتل خوارزمی، ج 2،‌ ص 69

قصه کربلا صفحه 513 و 514

لهوف سید بن طاووس، ص 237.

 

 



[ چهارشنبه 90/9/30 ] [ 6:49 عصر ] [ فولادپور ]

هر جشن، آیینی دارد. یلدا و جشن‌های شب یلدا، یک سنت دیرین در ایران است و به عنوان یک جشن آریایی از هزاران سال قبل رواج داشته است.این آیین‌ها که تا چند دهه پیش فراگیر و اکنون در برخی مناطق اغلب روستایی پابرجاست، عبارت است:

 گردهم آیی خانوادگی: آئین و جشن شب یلدا یا شب چله بزرگ که در سرزمین کهن ایران و در بین همه قشرها و خانواده‌ها برگزار می‌شود، در واقع جشن گردهمایی و آئینی خانوادگی است و گردهمایی‌ها به خویشاوندان و دوستان نزدیک محدود می‌شود. به همین دلیل در کتاب ها و سندهای تاریخی به برگزاری مراسم شب یلدا اشاره ای نشده است. ابوریحان بیرونی از جشن  روز اول دی ماه، که آن را خرم روز نامند، در دستگاه حکومتی و پادشاهی یاد می کند و نامی از شب یلدا در میان نیست، که می توان به دلیل خانوادگی و همگانی و غیر رسمی بودن آن دانست.

 کرسی: در زمستان‌ها، استفاده از کرسی برای گرم کردن خانه و دور کرسی نشینی معمولا از شب یلدا، شروع می‌شد و تا پایان چله‌بزرگ و در برخی خانواده‌ها تا پایان چله کوچک ادامه داشت. اعضای خانواده از کوچک و بزرگ، دور کرسی که روی آن را میوه و آجیل پوشانده بود، می‌نشستند.

شب یلدا

 

خوردنی های مفید: همان گونه که اشاره شد، امید به زندگی یکی از عوامل مؤثر در جشن گرفتن شب سرد یلدا بود. این امید می‌بایست با بدنی سالم به بار بنشیند؛ بنابراین، گردهمایی خویشاوندان که در خانه بزرگ خانواده و نشستن گرداگرد کرسی انجام می‌شد، با خوردن میوه‌های مفید (هندوانه، به، انگور، انار، سیب، خیار و ... که در هر جای ایران بیشتر در دسترس بود) و تنقلات مقوی (آجیل) تا نیمه شب ادامه می‌یافت.

 سروآرایی: جشن اغلب با نمادی همراه است و ایرانیان قدیم درخت سرو را که سرما و ظلمت یارای غلبه بر آن را نداشت، به عنوان سمبل و نماد ایستادگی در برابر سرما برگزیده و در شب چله درخت سروی را با دو رشته نوار نقره‌ای و طلایی می‌آراستند.

شعر خوانی و قصه گویی: گردهم بودن در عصری که تنها رسانه شایع، «سخن» بود، قصه‌گویی و شعرخوانی را ناگزیر می‌ساخت؛ بنابراین، قصه‌گویی بزرگان خانواده؛ بویژه پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها دور کرسی برای دیگر اعضای خانواده از آیین‌های شب یلدا از سده‌های قبل است و با توجه به گسترش شعر، بویژه در دوران اسلامی، شاهنامه‌خوانی، حافظ‌خوانی و خواندن اشعار شعرای شیرین سخن دیگر که حکایت‌های اخلاقی و حماسی را دربرداشتند، به آیینی از آیین‌های شب یلدا تبدیل شد.

 فال حافظ: اگر رسم‌ها و آیین‌های دیگر یلدا را میراثی از فرهنگ چند هزار ساله ایرانیان بدانیم، فال حافظ گرفتن در شب یلدا، در سده‌های اخیر به آیین‌های شب یلدا افزوده شده است.



[ چهارشنبه 90/9/30 ] [ 6:18 عصر ] [ فولادپور ]

جهاداقتصادی:

  • تلاش حداکثری برای تولیدثروت وخدمات
  • مصرف حداقلی برای قناعت
  • خیرات حداکثری

جهاداقتصادی بایدفی سبیل الله باشد.درجهادسه گروه  رفوزه اند:1)کسانی که یاتنبلند،2)خودخواه،اهل خیرخواهی نیستند،3)اهل خیرات هستندولی نمی دانندکدام کارازکاردیگربرتروبهتراست.

 

 



[ چهارشنبه 90/9/30 ] [ 1:7 عصر ] [ فولادپور ]


شهید مفتح اسوه وحدت حوزه و دانشگاه


 
27 آذرماه سالروز شهادت رادمردی است که در راه پیوند دو نهاد انسان‌سازِ حوزه و دانشگاه لختی به خود تردید راه نداد و کوشا و ساعی عمر گرانمایه خود را در راه تعالی و سعادت جامعه مبذول داشت شهید مفتح راه سعادت امت را اسلام می‌داند و عقیده دارد برنامه‌های عبادی این آیین، انسان‌ها را نجات می‌دهد وی معتقد است که شعائر و سنت‌های مذهبی مردم ایران در مقابل شدائد مقاوم بار آورده است.
با وجود آن که شهید مفتح عالی‌ترین درجه‌های تخصص را در حوزه و دانشگاه احراز کرده بود، به برنامه‌های تعبدی و اعمالی که سازنده روح وروان انسان‌هاست، توجه داشت و دعا را یکی از سرمایه‌های بسیار ارزنده و از حقایق مسلم اسلام و قرآن می‌دانست آن متفکر عالی مقام در خصوص دعا و نیایش می‌نویسد: نیایش درخواست کمال، مقام، موقعیت و خلاصه همه چیزی است که باید با لیاقت و کاردانی به دست نیایشگر آید و تکرار این دعا و خواستن مانند شعاری است که در روح انسان، اثر می‌گذارد و در او نیروی امید و عشق و علاقه به وجود می‌آورد و او را دوره رسیدن به آن هدف به تکاپو و جنبش وامی‌دارد و در اسلام هیچ‌گاه دعا به جای عوامل طبیعی و علل و اسباب به حساب نیامده بلکه همیشه همراه و در کنار آن اسباب قرار می‌گرفته است.»
آن اندیشمند سترگ بر این باور است که اگر استعمار بگذارد مسلمانان جهان با هم ارتباط یابند و اختلافات مرزی و قومی از بین برود اقتدار اسلامی ارمغان آن است که توفان استعمار را در هم می‌پیچد. این توان مذهبی اگر تحقق یابد دیگر به ابرقدرت‌ها اجازه چپاول، غارت و سلطه‌گری توام با ظلم و ستم به محرومان را نمی‌دهد به حقیقت آن اندیشمند والامقام منادی وحدت تمامی اقشار جامعه بود که با الهام از قرآن و سخنان اهل بیت قومیت‌گرایی، ملیت‌پرستی و گرایش‌های نژادی را آفتی مهلک برای این تشکل قومی اعلام می‌دارد. می‌گوید:
ناسیونالیسم حربه استعمار است و از این طریق بین مسلمین بذر نفاق و تفرقه می‌افشاند. او در سخنان و نوشته‌های نیکوی خویش از دام‌های گوناگونی که استکبار برای مسلمانان تدارک می‌بیند پرده برداشته، به این حقیقت اشاره می‌کند که وقتی امپریالیست‌ها احساس کردند روند سلطه بر مسلمین قابل دوام نخواهد بود و ممکن است این مردم هویت دینی خویش را بازیابند و زنجیرهای اسارت را پاره کنند، کوشیدند تا حس دینی مردم را ضعیف کرده تردید و دودلی در پایه‌های اعتقادی آنان به وجود آورند و با آسودگی خاطر به غارت منابع آنها می‌پردازند.


[ دوشنبه 90/9/28 ] [ 12:51 عصر ] [ فولادپور ]

گرایش به حجاب و عفاف فطریست

گرایش به پوشش و عفاف یک گرایش فطری در میان زنان و مردان است. اما میزان و شکل آن رابطة مستقیمی با اخلاق و فرهنگ جوامع داشته و دارد. در سرزمین های مختلف، انسان هایی که به ارزش های اخلاقی اعتقاد بیشتری داشته اند. از پوشش کامل تر و متین تری استفاده کرده اند و هر قدر سطح ارزش های اخلاقی در آن جوامع پآیین آمده، پوشش مردان و زنان نیز در سطح پآیین تری قرار گرفته و شکل نامناسبی پیدا کرده است.

ادیان الهی، همواره بر پوشش تأکید کرده و آن را لازمة دینداری شمرده اند. مطابق با آیین یهود، زنان هنگام حضور در اجتماعات، موی سر خود را می پوشانند و به حجاب پایبند هستند. در مسیحیت نیز پوشش اهمیت زیادی داشته و زنان معتقد به حضرت مسیح(ع) می کوشیدند مانند حضرت مریم(س) موی خود را بپوشانند و با حجاب وارد جامعه شوند.

هنوز هم نقاشان مسیحی، تصویر حضرت مریم(س) را با پوشش و حجاب کامل می کشند. زنان و راهبه ها و قدیس ها یکی از کامل ترین حجاب ها را دارند. این امر نشان می دهد که از نظر آنان، داشتن حجاب، به دینداری نزدیک تر و در پیشگاه خدا پسندیده تر است.

توجه داشته باشیم که در زمان ظهور حضرت مسیح(ع) در فلسطین، اروپا غرق در شرک و بت پرستی بود و مردم گرفتار آداب و رسوم مشرکانه بودند و زنان آنها معمولاً موی خود را نمی پوشاندند. اما با آمدن مسیحیت به اروپا و گسترش تعالیم دین مسیح(ع) پوشیدن موی سر نیز در میان زنان گسترش یافت. در دوران های اخیر پایبندی به تعالیم دینی در میان مسیحیان کمتر شده و آن بخش از دستورات و سنت های حضرت موسی(ع) و حضرت عیسی(ع) هم که باقی مانده مورد غفلت قرار گرفته و به آنها عمل نمی شود. بنابراین، بی حجابی زنان غرب نه تنها جایگاهی در اندیشة مسیحیت حقیقی ندارد، بلکه بازگشتی به سنت های مشرکانة قبل از حضرت مسیح(ع) محسوب می شود.

زنان ایرانی قبل از اسلام عموماً پیرو آیین زرتشت بودند و با پوشش کامل در محل های عمومی رفت و آمد می کردند.

تقریباً در همه فرهنگ ها، همیشه پوشش زنان به صورت یک اصل پسندیده مطرح بوده و کمتر قوم و ملتی بوده است که زنان آنان پوشش مناسبی نداشته باشند. البته چگونگی و حدود آن متفاوت بوده است.

اسلام نیز حجاب را بر زنان واجب کرده است زیرا حجاب بهترین وسیله ای است که زن را از خطر بیگانه حفظ می کند و زن بی حجاب همچون میوه درختی است که شاخه آن از دیوار باغ به بیرون آویزان است که هر رهگذری ممکن است در آن طمع کند یا مانند گلی است که هرکس به چیدن آن تمایل دارد.



[ شنبه 90/9/26 ] [ 1:0 عصر ] [ فولادپور ]
........ مطالب قدیمی‌تر >>

درباره وبلاگ
برچسب‌ها
امکانات وب